مقالات

ضیافت اندیشه

*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های حضرت امام صادق علیه السلام* *بخش چهارم* استاد آیت الهی

طرح دانش افزایی ضیافت اندیشه ویژه کانون مدارس اسلامی ایران


خلاصه :

*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های حضرت امام صادق علیه السلام* *بخش چهارم* استاد آیت الهی

*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) 

بخش چهارم*

از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد. 

در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند:

الف-  ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد

ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد

ج- ارائه نظام ارزشی: در شماره سوم توضیح داده شد 

د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت: در شماره سوم توضیح داده شد

1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در شماره سوم توضیح داده شد

*2- امید و نشاط متعادل برای فعالیت:* یکی از مبانی تربیتی که امام صادق (ع) ترسیم می فرمایند داشتن امید و نشاط متعادل برای کار است. هرگونه تنبلی و کسالت در زندگیِ انسانی را مردود اعلام می کنند.

ایاک و الضجر و الکسل؛ انهما مفتاح کل سوء. انه من کسل لم یود حقا و من ضجر لم یصبر علی حق. (وسائل ج4، ص105)

از افراط در کار و تلاش بیش از حد بپرهیز و همچنین از سستی و مسامحه کاری اجتناب نما؛ که این هر دو، کلید تمامی بدیها و بدبختی هاست. زیرا افراد مسامحه کار انجام وظیفه نمی کنند و حق کار را آن طور که باید ادا نمی نمایند؛ و افراد زیاده رو، در مرز حق توقف نمی نمایند و از حدود مصلحت تجاوز می کنند.

در روال تربیتی جامعه ما نتیجه فعالیت متربی اهمیت دارد و تمامی تلاش مربی رساندن متربی به نتایج مطلوب است، در حالی که فرآیند فعالیت نیز به اندازه همان نتیجه اهمیت دارد. اگر نتیجه ای حاصل شود ولی در فرآیند انجام عمل رضایت و بهجت از انجام آن کار صورت نپذیرد ارزش این فعالیت و نتیجه به شدت کاهش می یابد و توقعی که از نتیجه داریم در مراحل بعدی محقق نخواهد شد. امام صادق (ع) در این دستورالعمل تاکید بر فرآیند را متذکر می شوند. این فرآیند نه باید با دلزدگی و کسالت باشد و نه باید با رغبت های بی مبنای افراطی کار را از مسیر حق منحرف سازد. ایشان تاکید می کنند که زیاده روی و کسالت معیاری برای ارزش داشتن نتیجه است. حصول نتیجه باید با این معیار هم سنجیده شود.  

لیکن طلبک المعیشه فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص الراضی بدنیاه المطمئن الیها (مجموعه ورام ج1، ص13)

تلاش تو در راه کسب معاش باید بالاتر از کسی باشد که بر اثر سستی حق کار را ضایع کرده است و پائین تر از حریصی باشد که به زیاده روی و افراط گرائیده است، حریص و فرومایه ای که تنها به دنیای خویش دلگرم و مسرور است و اطمینان خود را به دنیا گره زده است.

یکی از آموزه های انبیاء و اولیاء دوری از افراط و تفریط است. امام صادق (ع) در این روایت دستور به رعایت تعادل در زندگی معیشتی انسان می کنند تا نه دنیا گریزی باعث سستی و کسالت گردد و نه نشاط فعالیت باعث حرص و زیاده روی انسان گردد. مربیان همواره باید مواظب باشند که متربی را در مسیر نگه دارند و جنبه ای از تربیت آنها باعث در غلطیدن به جنبه های افراطی و یا تفریطی متربی نگردد.

کنوز الله فی ارضه و مافی الاعمال شیء احب الی الله من الزراعه....(وسائل 4،ص103)

گنجهای الهی در زمین نهفته است و هیچ کاری نزد خداوند محبوبتر از زراعت نیست.

ازرعوا و اغرسوا و الله ما عمل الناس عملا احل و لا اطیب منه .... (بحار ج23، ص20)

زراعت کنید و درخت بکارید. بخدا قسم هیچ عملی مباح تر و پاکیزه تر از آن نیست...

در دو روایت فوق حضرت از روش توصیه و تشویق در تربیت استفاده کرده اند تا ضمن توصیه مشخص سازند که نشاط فعالیت در تفکر شیعی از اهم روشهای تربیتی است.

لا تکرهوا الی انفسکم العباده (کافی ج2، ص85 و 86)

عبادت خداوند را با وجود خستگی و بی میلی برخود تحمیل ننمایید.

اوحی الله عز و جل الی داود (ع): یا داود بی فافرح و بذکری فلتذذ و بمناجاتی فتنعم (امالی صدوق، ص118)

خداوند به حضرت داود وحی فرستاد که ای داود به من بیندیش و شاد باش، بایاد من معنای لذت را بچش، و با مناجات من متنعم شو.

از آنجا که یکی از مهم ترین ابعاد تربیت، تربیت دینی و عبادی افراد است، امام صادق (ع) مقید بودن به عبادت را برای تربیت دینی کافی نمی دانند بلکه نشاط و سرزندگی در انجام عبادات را اصل مهمی در انجام عبادات می دانند. ایشان در روایت دوم تاکید می کنند که علی رغم اینکه بسیاری از مردم عادی لذت و نشاط عبادت را درک نمی کنند، خاصان اولیاء نه تنها در انجام عبادات با نشاط هستند بلکه نتیجه عبادتشان نیز شادمانی و لذتی وصف ناشدنی برای آنها برایشان به ارمغان خواهد آورد. پس در تربیت دینی هم نشاط و عدم کسالت در فرآیند عبادت اهمیت دارد و هم برای خواص نتیجه هم به همراه لذت خواهد بود.

3- در آموزه های امام صادق علیه السلام ایده آل اندیشی برای همه انسانها پسندیده قلمداد نمی شود، بلکه توجه به محدودیتهایی که هر فرد دارد اهمیت داده می شود. لذا ایشان ما را به تفاوت های فردی مان توجه می دهند که متناسب با آن باید تربیت صورت پذیرد:  

ما من شیئ الا و له حد (تحف العقول، ص361)

هیچ موجودی نیست مگر این که برای آن حد مخصوصی مقرر است. 

بی توجهی به محدودیت های فردی و توقع نابجا داشتن از خود بسیاری از مشکلات تربیتی را برای انسانها بوجود می آورد. تذکر آن بزرگوار برای آن است که بجای تقلید از راه رفتن کبک، باید تمامی توان خود را در معرض محدودیت های استعدادی خویش قرار دهیم.

 

لو ان العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجهدوا، لم یکفروا (کافی ج2، ص388)

اگر بندگان خدا در مقابل آنچه نمی دانند توقف کنند و انکارش ننمایند، به کفر و بی دینی مبتلا نمی شوند.

یکی از محدودیت های فردی یک متربی معرفت اوست. معرفت خاصیت انباشتی دارد. ولی اقدام و عمل در مواردی که معرفت انسان بخوبی به محدوده آن کار نرسیده است متربی را به قضاوتهای نابجایی می کشاند که ناشی از نقص معرفتی اوست. این فرد در قضاوتهایش از حق تعدی خواهد کرد و نهایتا به کفر خواهد انجامید. مربیان باید «نمی دانم» را به متربیان خود یاد دهند و صبر در قضاوت را در آنها نهادینه کنند تا به انواع انحرافها دچار نگردند. 

 

قال قال رسول الله (ص): رحم الله من اعان ولده علی بره. قال قلت کیف یعینه علی بره؟ قال یقبل المیسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یلحقه  و لا یخرق به (کافی ج6،ص50)

امام صادق (ع) فرمودند که رسول اکرم (ص) فرموده اند: خداوند رحمت کند کسی را که در نیک شدن به فرزند خود کمک کند. پرسیده شد: چگونه بر نیکی اورا یاری کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که کودک در توان دارد و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد، و به او ستم نکند و او را به نادانی و حماقت نیندازد.

پدر به عنوان یکی از مربیانِ همراه کودک بجای مقایسه فرزندش با خود و دیگران، در ابتدا باید محدودیت های او را درک کند و نه تنها بیش از ظرفیت از او نخواهد بلکه موفقیت کودک را با میزان توانایی های او بسنجد. چه بسا کاری در محدوده افراد عادی کار بزرگی نباشد ولی در محدوده توان یک کودک کاری بسیار ارزشمند و قابل تحسین باشد. متاسفانه نظام تربیتی جامعه ما که به رتبه های دانش آموزان در کلاس اهمیت می دهد این دستور امام صادق (ع) را نادیده گرفته است. نتیجه فعالیت یک فرد اهمیت کمی دارد، انچه مهم است این است که نسبت آن نتیجه با محدوده استعدادهای فرد ارزیابی شود.

نکته دیگری که ایشان در این روایت اشاره می فرمایند توجه به عزت فردی کودک متناسب با محدوده توانایی های اوست. رفتارهای پدر و مربی نباید باعث شود عزت فردی او لطمه ببیند و او خود را نادان و کودن درک کند.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.