مقالات
ضیافت اندیشه
*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های حضرت امام صادق علیه السلام* *بخش سوم* استاد آیت الهی
طرح دانش افزایی ضیافت اندیشه ویژه کانون مدارس اسلامی ایران
خلاصه :
*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های حضرت امام صادق علیه السلام* *بخش سوم* استاد آیت الهیبسمه تعالی
*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع)
بخش سوم*
از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد.
در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند:
الف- ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد
ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد
ج- ارائه نظام ارزشی:
نظام های تربیت و تعلیم مرسوم جهانی بدنبال ارائه شیوه های تعلیمی و تربیتی کارآمد و نتیجه بخش هستند ولی نتیجه آن چه باشد و با چه ملاکی سنجیده گردد چندان مورد بحث قرار نمی گیرد. این نظامها بطور ضمنی ارزشهایی را برای انسان پررنگ می کنند و ارزشهایی را کم رنگ، تا یک نظام ارزشی برای انسان بسازند. مثلا اغلب نظام های ارزشی فعلی دنیا از یک ارزشِ بسیار مهم سخن می گویند بنام باور به تکثرگرایی ارزشی. در نظام های تربیتی دنیا یک فرد باید بگونه ای پرورش یابد که اعتقادهای دیگران را هرچه باشد احترام بگذارد. این یعنی ملاکی برای حق و باطل نداریم و نمی توان با ملاک حق و باطل درباره دیگران قضاوت کرد. این ارزش یکی از محوری ترین اصول ارزشی غرب است. حال آیا می توان یک نظام تربیتی را بدون درنظر گرفته ارزشهای پیدا و پنهانی که القا می کند پذیرفت. امام صادق علیه السلام به اهمیت نظام ارزشی که در آن مبنا حق و باطل باشد تاکید می کنند. یک مومن باید نظام ارزشی داشته باشد که در آن خوب و بد امور تعریف شده باشد و اگر کسی مسیری کاذب و خطرناک برای معنویتش و آخرتش را انتخاب کند باید به تصحیح نظام ارزشی او همت گماشت. اصولا مهم ترین آموزه برای دین و اولیاء دین ارائة نظام ارزشی متعادل و همه جانبه است. حال ببینیم امام صادق چگونه ارزشهایی را برای نظام ارزشی یک فرد لازم می دانند. بر این اساس، مجموعه ای از انواع ارزشهایی که ایشان در مجموعه آموزه های خویش به آن پرداخته اند ذیلا ارائه می شود. در این نظام حتی میزان توجه به هریک از ارزشها که یکی از دغدغه های ایشان بوده است پرداخته شده است تا در متعادل سازی این نظام هم راه چاره ارائه فرمایند.
د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت:
1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در آموزه های امام صادق علیه السلام ایده آل اندیشی برای همه انسانها پسندیده قلمداد نمی شود، بلکه توجه به محدودیتهایی که هر فرد دارد اهمیت داده می شود. لذا ایشان ما را به تفاوت های فردی مان توجه می دهند که متناسب با آن باید تربیت صورت پذیرد:
ما من شیئ الا و له حد (تحف العقول، ص361)
هیچ موجودی نیست مگر این که برای آن حد مخصوصی مقرر است.
بی توجهی به محدودیت های فردی و توقع نابجا داشتن از خود بسیاری از مشکلات تربیتی را برای انسانها بوجود می آورد. تذکر آن بزرگوار برای آن است که بجای تقلید از راه رفتن کبک، باید تمامی توان خود را در معرض محدودیت های استعدادی خویش قرار دهیم.
لو ان العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجهدوا، لم یکفروا (کافی ج2، ص388)
اگر بندگان خدا در مقابل آنچه نمی دانند توقف کنند و انکارش ننمایند، به کفر و بی دینی مبتلا نمی شوند.
یکی از محدودیت های فردی یک متربی معرفت اوست. معرفت خاصیت انباشتی دارد. ولی اقدام و عمل در مواردی که معرفت انسان بخوبی به محدوده آن کار نرسیده است متربی را به قضاوتهای نابجایی می کشاند که ناشی از نقص معرفتی اوست. این فرد در قضاوتهایش از حق تعدی خواهد کرد و نهایتا به کفر خواهد انجامید. مربیان باید «نمی دانم» را به متربیان خود یاد دهند و صبر در قضاوت را در آنها نهادینه کنند تا به انواع انحرافها دچار نگردند.
قال قال رسول الله (ص): رحم الله من اعان ولده علی بره. قال قلت کیف یعینه علی بره؟ قال یقبل المیسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یلحقه و لا یخرق به (کافی ج6،ص50)
امام صادق (ع) فرمودند که رسول اکرم (ص) فرموده اند: خداوند رحمت کند کسی را که در نیک شدن به فرزند خود کمک کند. پرسیده شد: چگونه بر نیکی اورا یاری کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که کودک در توان دارد و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد، و به او ستم نکند و او را به نادانی و حماقت نیندازد.
پدر به عنوان یکی از مربیانِ همراه کودک بجای مقایسه فرزندش با خود و دیگران، در ابتدا باید محدودیت های او را درک کند و نه تنها بیش از ظرفیت از او نخواهد بلکه موفقیت کودک را با میزان توانایی های او بسنجد. چه بسا کاری در محدوده افراد عادی کار بزرگی نباشد ولی در محدوده توان یک کودک کاری بسیار ارزشمند و قابل تحسین باشد. متاسفانه نظام تربیتی جامعه ما که به رتبه های دانش آموزان در کلاس اهمیت می دهد این دستور امام صادق (ع) را نادیده گرفته است. نتیجه فعالیت یک فرد اهمیت کمی دارد، انچه مهم است این است که نسبت آن نتیجه با محدوده استعدادهای فرد ارزیابی شود.
نکته دیگری که ایشان در این روایت اشاره می فرمایند توجه به عزت فردی کودک متناسب با محدوده توانایی های اوست. رفتارهای پدر و مربی نباید باعث شود عزت فردی او لطمه ببیند و او خود را نادان و کودن درک کند.