آموزش
ضیافت اندیشه
رویکرد مسئله محور در یادگیری مطالب جدید حمیدرضا آیتاللهی
خلاصه :
رویکرد مسئله محور در یادگیری مطالب جدید حمیدرضا آیتاللهیعلیرضا پوررضا: *رویکرد مسئله محور در یادگیری مطالب جدید*
استاد حمیدرضا آیتاللهی
علیرضا پوررضا: بسمهتعالی
*رویکرد مسئله محور در یادگیری مطالب جدید*
حمیدرضا آیتاللهی
اهمیت روش اکتشافی هدایتشده برای درک درست از مطالب علمی آموختهشده
اگر روش اکتشافی اهمیت دارد چه انگیزهای برای بکار گرفتن آن وجود دارد؟
انگیزههای مختلف یادگیری:
در روش متداول یادگیری برای نمره گرفتن، قبول شدن و به مرحله بالاتر رفتن، افتخارهای کوتاهمدت، باورهای غلط اجتماعی از موفقیت، تشویقهای آشنایان، اشتغال و موقعیت بهتری را در جامعه به دست آوردن، موقعیت بهتری را نسبت به همسالان در کنکور داشتن.
دانستن فینفسه، یافتن راهحلهایی برای مسائل زندگی، ناکارآمدی انگیزههای قبلی و منحصر نبودن موقعیت شغلی مناسب در تحصیل، هدفدار بودن هر مطلبی که یاد گرفته میشود، تمرین نحوه حل مسئلههای واقعی زندگی و کسب این مهارت،
روش حل مسئله:
تفاوت سؤال و مسئله (چالش):
مسئله (چالش) برخاسته از درگیری ذهنی و عملی با موقعیتهای مختلف و تلاش برای حل آن است. (اکتشاف)
مسئله باید شخص را درگیر کند.
در طرح تحقیق یک فرضیه وجود دارد و یک مسئلهای که برای حل آن فرضیه ارائهشده است. فرضیه باید نوآوری داشته باشد.
مسئله با پرسشهای «آیا» که جواب آن بله یا خیر است سروکار ندارد. مسئله با پرسشهایی که دائرهالمعارفی (حل جدول) است فرق میکند. پاسخ پرسشهای دائرهالمعارفی را میتوان با یک سؤال ساده و یک پاسخ روشن به دست آورد. ولی مسئله باید نیاز به تفکر داشته باشد تا بر اساس اطلاعات دریافت شده پردازشی در آن صورت بگیرد تا یک دستاورد بهحساب آید. با این روحیه لذت کشف یک نادانسته درک میشود و فرد احساس میکند یک مطلب حافظهای ندارد بلکه یک واقعیت علمی را فهمیده است.
ازآنجاکه در این روش از طریق حل مسئله میخواهیم به نتیجه برسیم لذا پرسشها از پرسشهای انتهایی شروع میشود و بهتدریج با پرسشهای قبلتر تا پرسشهای اولیه رسیده میشود. یادگیرنده اکنون میداند با حل مسئله چه قدمهایی را میخواهد بردارد و به چه نتیجه مهمی میخواهد دست یابد.
مسئلهها از واقعیتهای عینی برمیخیزند. لذا خوب دیدن و خوب شنیدن و درک کردن مهمترین قدم اولیه برای طرح مسئله است. در مواقعی که دیدن مستقیم امکانپذیر نباشد قرار دادن فرد در یک موقعیت عینی فرضی که در زندگی او میتواند رخ دهد اهمیت دارد. این موقعیتها باید بهخوبی توصیف شود و دوباره به یک توصیف نظری نینجامد. به همین جهت ذکر داستانهایی با بسط تفصیلی و هنرمندانه آن بیشتر فرد را در موقعیت درک سؤال قرار میدهد.
توجه به مسائل نیاز به تمرین و ممارست دارد. لذا در یک برنامه درسی سعی میشود فرصت دقت به دانشجو داده شود تا انواع پرسشها را بپرسد و بتواند تشخیص دهد چه مسائلی فعلاً باید در درس مورد توجهش باشد. در اینجا نقش استاد برای پالایش مسئلهها و کمک کردن یادگیرنده برای رسیدن به مسئلههای مورد نظر اهمیت دارد.
استاد در پردازش و بسط مسئله و نشان دادن تمام زوایای مسئله در کنجکاوتر کردن یادگیرنده کمک میکند. استاد نمیگذارد یادگیرنده با پاسخهای سرسری از عمق مسئله بازبماند.
چون در این روش مسئله از انتها (هدف اصلی از بحث) مورد بررسی قرار میگیرد، لذا باید نحوه تدوین کتابها تغییر کرده و با پرسشها و قرار دادن فرد در معرض مسئلهها معمولاً از انتها به ابتدا بیاید تا مفاهیم علمی به خاطر پاسخ به مسئله یاد گرفته شود.
هنر استاد ایجاد انگیزه صادق (نه نمره و جایزه) در دانشجویان است. استاد باید دانشجو را در موقعیتی قرار دهد که باور کند خود با تعمق و تفکر خود توانسته است مسئله را حل کند. انگیزه فهمیدن و دانستن در این روش باید مرتب تقویت گردد.
بالا رفتن توان دانشجو برای حل مسئله باید بهگونهای باشد که او باور کند که تمامی مسائل مشابه را میتواند حل کند. لذا در این روش یک مطلب یاد نمیگیرد بلکه روش حل یک دسته مسائل مشابه را یاد میگیرد.
پس از کشف مطلب علمی، دانشجو باید ممارست کند تا در موارد مشابه نیز بتواند بهخوبی و با دقت اینگونه مسائل را حل کند. بدین منظور استاد به او کمک میکند تا مسائل دیگری را که او را در درک و تسلط بر مسائل علمی کمک میکند حل کند تا مهارت حل مسئله در او تقویت گردد.
در این روش امتحانات باید به سمت خود آزمونگری سوق پیدا کند، چراکه دانشجو باید دغدغه قدرت حل مسئله را داشته باشد.
وظیفه اصلی استاد، بازنویسی کتابهای درسی بر اساس مسئله محوری است. در این روش مهمترین کار استاد تنظیم سؤالی مطالب کتاب است بهگونهای که مسئلهای پشت مسئلهای برای دانشجو مطرح شود. بدیهی است تا آنجا که امکان دارد مسئلهها ناظر به شرایط واقعی باشند تا شرایط نظری. به همین جهت برای دروس تجربی آزمایشهای اولیه اهمیت بسیاری دارد. آزمایشگاه برای تأیید آموختههای سر کلاس نیست بلکه برای دستیابی به مسائل علمی است که دانشجو با تفکر یا با آزمایش آن را حل میکند.