مقالات
خصوصیات یک معلم کارآمد و محبوب
عباس شعبانی، کارشناس آموزش ابتدایی مجتمع آموزشی پیام غدیر
خلاصه :
معلمی میتواند کارآمد باشد که نیازهای اساسی دانشآموزان در عصر حاضر را بهخوبی بشناسد و عملکرد خود را برای تأمین این نیازها روزبهروز ارتقا بخشدمقدمه
ازنظر صاحبنظران تعلیم و تربیت، بیشک آموزشوپرورش عامل توسعه و پیشرفت کشورها محسوب میشود و در ارتقای سطح فرهنگ جامعه تأثیرگذاری شگرفی دارد و معلم در تحقق اهداف موردنظر نقش تعیینکننده دارد و معلمی میتواند کارآمد باشد که نیازهای اساسی دانشآموزان در عصر حاضر را بهخوبی بشناسد و عملکرد خود را برای تأمین این نیازها روزبهروز ارتقا بخشد. معلمی که هیچگاه وضع موجود را وضع مطلوب تلقی نمیکند و در هیچ زمانی به وضع موجود قانع و راضی نیست میتواند نواندیش و تحولخواه باشد و آمادگی و صلاحیت لازم برای اعمال تغییرات ضروری را داشته باشد.
مدرسه پویا و کارآمد به معلم پویا و کارآمد نیازمند است. معلمی که عملکرد امروزش بهتر از دیروز باشد و همواره در عرصه پیچیده تعلیم و تربیت و درصحنه کلاس باانگیزه، پرانرژی، فعال و خلاق ظاهر شود میتواند کارآمد نیز باشد.
گفتار
با تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه: «سند تحول آموزشوپرورش باید ما را به سمت هدفهای اسلامی حرکت دهد و سند تحول یک متنی است که باید عملیاتی شود و مضمون کتابهای درسی هم باید بهطور مداوم و بهتناسب نیازها، ترقی و پیشرفت داشته باشد.» ضروری به نظر میرسد که موضوع موردنظر را با توجه به این اسناد یعنی سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش و برنامه درسی ملی مورد تحلیل قرار دهیم:
1- معلم به توسعه مهارتهای حرفهای و توانمندیهای علمی و تربیتی خویش و بهروز کردن اطلاعات خود علاقهمند باشد. اینکه میگویند: معلم با اطلاعات دیروز، دانشآموز امروز را نمیتواند برای جامعه فردا آماده کند سخن حکیمانهای است. معلمی که خود صاحب علم مرده و اندیشه کهنه است نمیتواند دانشآموز را به علم زنده و اندیشه تازه مجهز سازد.
در عصر انفجار اطلاعات اگر بخواهیم راکد و ایستا عمل کنیم دانشآموزان از ما جلو خواهند زد و بهتدریج نقش راهبری و هدایتگری از معلم سلب خواهد شد.
ارتقای کیفیت زمانی به دست خواهد آمد که عملکرد معلم، نهتنها نیازهای متنوع و متعدد دانشآموزان را احاطه کند بلکه در متعلمان نیاز آفرینی کند. به عبارتی عملکرد معلم میبایست با نیازهای امروز دانشآموزان همسویی و همپوشانی داشته باشد. چنانچه عمل معلمان ما نتواند پاسخگوی نیازهای دانشآموزان باشد آنان نقش الگویی خود را از دست خواهند داد و منابع و مراجع دیگری که بعضاً صلاحیت آنان مورد تردید است جای ایشان را خواهد گرفت.
لازم به ذکر است که معلم هوشمند بهخوبی میداند که وظیفۀ او ارضای نیازهای دانشآموزان نیست بلکه مقصود این سخنان گستره عملکرد معلمان است که میبایست دربرگیرنده انواع نیازهای متعلمان باشد و به آنها توجه شود.
2- معلم باید از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب بهره بگیرد و فرهنگ تفکر- تحقیق، خلاقیت و نوآوری را در میان دانشآموزان خود توسعه دهد؛ ازاینرو میتوان قدرت علمی و تسلط معلم در بهکارگیری روشهای فعال و دانشآموز محور را یکی دیگر از ویژگیهای معلم کارآمد برشمرد.
معلم کارآمد فراگیران را با مسائل تفکر برانگیز مواجه میسازد و آنان را به اندیشیدن ترغیب میکند. برای چنین معلمی فرآیند تفکر و اندیشه ورزی مهم است نه محصول تفکر. اینکه دانشآموز بیندیشد، مهم است نه آنکه اندیشیدنِ دانشآموز الزاماً به ارائه پاسخ درست یک سؤال درسی بینجامد. اصرار بر ارائه پاسخهای درست، مانع تفکر دانشآموز است و لذا رساندن دانشآموز به مرز خودباوری و خود یادگیری و کمک به اینکه دانشآموز خود سازنده یادگیری خویش باشد او را وادار میکند که تجربه کند، تفکر کند، جستوجو کند، پرسشگری کند و ...، آنهم بدون هیچگونه اضطراب و نگرانی از نتیجه آن.
محیط یادگیری دانشآموز باید بهگونهای باشد که او را تشویق به خطاپذیری کند نه خطا گریزی. ترس از خطا کردن مانع خلاقیت دانشآموز است. دانشآموز در کلاسی که احساس امنیت و آرامش میکند بهتر میاندیشد تا در فضایی که در آن احساس خفقان و ناامنی میکند. معلم محبوب به دانشآموزان فرصت تفکر، تحقیق و پرسشگری میدهد بدون آنکه درباره نتیجه و پیامد این امور به قضاوت بنشیند. معلم کارآمد شرایطی را مهیا میکند تا دانشآموز در موقعیت یادگیری قرار گیرد. تدریس او «رادیویی» نیست که دانشآموز مجبور باشد فقط از راه گوش یاد بگیرد. تدریس او «تلویزیونی» نیست که دانشآموز فقط از راه چشم بخواهد یاد بگیرد. در صحنۀ کلاس معلم بازیگر نیست و دانشآموزان صرفاً تماشاکننده این صحنه، معلم کارگردان است، معلم در پشتصحنه ازنظرها پنهان است و او که در میانه صحنه نقش ایفا میکند دانشآموز است.
در محیط یادگیری نقش اول به عهده دانشآموز است نه معلم. در چنین فضایی بیشترین تلاش را دانشآموز میکند و کمترین تلاش را معلم. معلم نقش اهرم دارد. یادگیری دانشآموز را آسان میکند نه آنکه با تکرار و تمرین خستهکننده و با اجرای روشهای کسلکننده و تاریخمصرف گذشته، آزمونهای مکرر، ارائه تکالیف پرحجم و وقتگیر و ... در یادگیری دانشآموز اخلال ایجاد کند.
در قسمت رویکرد و جهتگیری کلی «بند 4-4 برنامه درسی ملی، یاددهی- یادگیری» فرآیندی زمینهساز برای ابراز گرایشهای فطری، شناخت موقعیت یادگیرنده و اصلاح مداوم آن تعریفشده است. یادگیری را حاصل تعامل خلاق، هدفمند و فعال یادگیرنده با محیطهای متنوع یادگیری دانسته است و یادآور شده است که فرآیند مذکور دیدگاه دانش آموزان را بهطور معنادار نسبت به ارتباط با خود، خداوند، دیگران و مخلوقات تحت تأثیر قرار میدهد.
پس معلم کارآمد باید خود اهل تعامل باشد- روانشناس یادگیری باشد- گرایشهای فطری دانشآموزان را بشناسد و پیوسته در امور هستی ارتباطات یادشده را سرلوحه زندگی خویش قرار دهد؛ و با توجه به راهکارهای 1-6 و 2-6 سند تحول به محیط یادگیری دانشآموزان خود تنوع بخشد. معلمی که فقط کتاب درسی را تنها منبع یادگیری و خود را تنها مرجع یادگیری و کلاس درس را تنها محیط یادگیری میداند نه کارآمد است و نه محبوب.
3- معلم کارآمد در نظام آموزشوپرورش جمهوری اسلامی ایران باید مؤمن و متدین باشد.
بند 4-4 سیاستهای کلی اشاره به «توسعه فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت اُنس دانشآموزان با قرآن و سیره پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) و گسترش فرهنگ اقامه نماز» دارد همچنین در سندِ تحول «توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپایی نماز جماعت در مدرسه و توسعه فرهنگ و سواد قرآن» مورد تأکید قرارگرفته است.
معلم برای تحقق و عملیاتی نمودن مطالب مذکور اولاً خود باید ازنظر رفتاری الگوی مناسبی برای دانشآموزان باشد و ثانیاً در حین تدریس دروسی مانند فارسی، علوم، ریاضی، مطالعات اجتماعی و ... با اتخاذ رویکرد برنامه درسی تلفیقی همسو با معلمان قرآن و مربیان تربیتی در راستای توسعه فرهنگ و معارف اسلامی گامهای ارزشمندی بردارد. معلم در نظام جمهوری اسلامی صرفاً معلم ریاضی و علوم نیست بلکه در یک نگاه جامع مربی در حوزههای مختلف است؛ بهعنوانمثال معلم ریاضی، معلم اخلاق و رفتار دانشآموزان نیز هست و معلم علوم هم میتواند انگیزه دانشآموزان را از طریق کاوشگری در تلاش مداوم برای یافتن پاسخ پرسشهایی درباره پدیدههای علمی مرتبط با جهان هستی و وقایع و روابط میان آنها شکوفا سازد و از این طریق اعتقادات مذهبی بچهها را تقویت کند.
4- معلم کارآمد از مهارتهای فنی کافی در ارتباط با ارزشیابی دانشآموزان برخوردار است.
بند 4-5 سیاستهای کلی، نسبت به «تحول بنیادین شیوههای ارزشیابی دانشآموزان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و ارائه بازخوردهای اصلاحی و سازنده» تأکید دارد. همچنین بر اساس راهکار 2-19 سند تحول، ارزشیابی در پایههای تحصیلی دوره ابتدایی، رویکرد فرآیند محور و در سایر پایهها رویکرد تلفیقی (فرآیند محور و نتیجه محور) دارد.
در برنامه درسی ملی نیز به معلمان توصیهشده است ضمن تأکید بر کارگروهی و فعالیتهای جمعی و روش حل مسئله، وجه رقابت زایی یا رقابت جویی در حوزه ارزشیابی دانشآموزان را به حداقل برسانند و «با استفاده از انواع روشها و ابزارها توانایی دانشآموزان را در بهرهگیری از شایستگیهای پایه بهصورت معنادار منعکس نمایند.»
معلمان کارآمد بعد از ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشآموزان به آنان بازخوردهای اصلاحی و سازنده ارائه میکنند؛ یعنی در مرحله اول نقاط قوت دانشآموز منعکس میشود و در مرحله دوم نقاط ضعف دانشآموز مورد شناسایی و بررسی قرار میگیرد و در مرحله سوم توصیهها و راهکارهای لازم برای افزایش نقاط قوت و کاهش یا رفع نقاط ضعف به وی ارائه میشود.
بدیهی است معلم کارآمد و محبوب «برای حفظ شأن و کرامت انسانی دانشآموزان و تقویت خودپندارة مثبت آنان از بهکارگیری روشها و ابزارهای ارزشیابی اضطرابآور و مأیوسکننده، پرهیز مینماید. (بند 5 -10 برنامه درسی ملی)
معلم کارآمد در فرآیند ارزشیابی، بیشتر به دنبال «یافتن ارزشها و نقاط قوت» است و غالباً در پی انعکاس دانستههای دانشآموزان است نه نادانستهها و کاستیها و نقاط ضعف.
معلم کارآمد با چاشنی «قدرت پاداش دهندگیِ» خود، تلخی ارزشیابیهای مرسوم و حافظه محور را میکاهد. نمره 16 دانشآموز در یک آزمون حاوی دو پیام است. پیام اول آنکه دانشآموز به میزان 16 نمره، مطلب فراگرفته است و پیام دوم آنکه به میزان 4 نمره، مطلب را بهخوبی یاد نگرفته است. معلم کارآمد و محبوب هرگز روی پیام دوم (4-) متمرکز نمیشود و با عنایت به میزان یادگیری دانشآموز (16+) از سازوکارهای تشویقی برای روحیه دادن به یادگیرنده و ایجاد انگیزه بیشتر استفاده میکند. شاخص داوری معلم کارآمد و محبوب در فرآیند ارزشیابی دانشآموز «وابسته به ملاکهای از پیش تعیینشده» نیست بلکه «عملکرد خود دانشآموز» است. به این معنا که هر دانشآموز را با عملکرد قبلی خودش مقایسه میکند. این نوع مقایسه نهتنها شخصیت علمی دانشآموز را زیر سؤال نمیبرد و موجب تحقیر وی نخواهد شد بلکه سازنده، رشد دهنده و توانمند ساز خواهد بود.
5- توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان یکی دیگر از ویژگیهای معلم کارآمد و محبوب است.
همانطور که تفاوتهای فردی به لحاظ جسمی و فیزیکی امری پذیرفتهشده و موردتوجه است و کسی را به خاطر چاقی یا لاغری، بلندقدی یا کوتاهقدی، داشتن چشمان آبی یا قهوهای و ... مورد سرزنش و مؤاخذه قرار نمیدهند؛ تفاوتهای فردی به لحاظ تواناییهای عقلی و هوش نیز باید امری موردقبول و طبیعی در نظر گرفته شود. بسیاری از دانشآموزان ازنظر ذهنی و هوشی با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند و نمیتوان بهراحتی و بدون شواهد و قرائن متقن به آنان برچسب تنبلی و کندذهنی زد یا دانشآموزی را دیرآموز و دیگری را دارای اختلال یادگیری خواند؛ امّا در اغلب موارد تفاوت در «سرعت یادگیری» وجود دارد و مدتزمان لازم برای یادگیری افراد متفاوت است. دانشآموزی با دو مثال معنای مفهومی را میفهمد و دیگری برای فهم و درک همان مطلب نیاز به زمان بیشتر و مثالهای افزونتر دارد. همه قرار نیست همزمان باهم به خط پایان برسند. یکی زودتر و دیگری دیرتر ولی باید همه به خط پایان برسند؛ به عبارتی همه باید به میزان قابل قبولی به اهداف موردنظر برسند. معلمان کارآمد به تفاوتهای ناشی از محیط زندگی دانشآموزان (شهری، روستایی، فرهنگی و جغرافیایی) و تفاوتهای جنسیتی و فردی یادگیرندهها (استعدادها، تواناییها، نیازها و علایق) توجه کرده و از انعطاف لازم برخوردار هستند (برگرفته از بند 7-3 برنامه درسی ملی) مهم آن است که بدانیم زمان و میزان یادگیری دانشآموزان با یکدیگر متفاوت است و نباید از دانشآموزان با تفاوتهای گوناگونی که دارند انتظار یکسان داشت. رفتارهای سختگیرانه و بدون انعطاف معلم که ناشی از فقدان توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان است بهتدریج به مهارت برقراری ارتباط انسانی و ارتباط عاطفی معلم و دانشآموز آسیب میرساند و از میزان محبوبیت معلم میکاهد.
6- داشتن روحیه پژوهشگری یکی دیگر از ویژگیهای معلم کارآمد و محبوب است.
در راهکار 1-23 سند تحول بر «استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود برای گسترش فرهنگ تفکّر و پژوهش در بین مدیران و مربیان» تأکید شده است؛ بدین منظور ما میتوانیم سه نقش پژوهشی برای مربی در نظر بگیریم: نقش اول آنکه «خود مربی باید پژوهشگر باشد.»
در رویارویی با مسائل گوناگون آموزشی و پرورشی بهجای رفتارهای هیجان مدار رفتارهای «مسئله مدار» از خود نشان دهد. معلمی که ضعفهای درسی دانشآموزان را بدون هیچگونه تأملی به معلمان سالهای قبل مرتبط میسازد یا بلافاصله در مقابل والدین دانشآموزی که دارای مشکلات رفتاری است علیه آنان موضعگیری میکند و رفتار دانشآموز را ناشی از تربیت نادرست خانواده میداند معلمی «هیجان مدار» است.
ولی چنانچه معلمی مشکلات درسی یا اخلاقی دانشآموز را قبل از هرگونه قضاوت و پیشداوری بهدقت و با رویکرد «تفکر حل مسئله» موردمطالعه و بررسی قرار دهد و دلایل پیدایش مشکلات را جستوجو کند و برای رفع آنها راهحلهای مناسب بیندیشد و بهترین راهحل را شناسایی و اجرا کند؛ معلمی مسئله مدار است.
معلمان مسئله مدار، همان معلمان پژوهندهای هستند که با روشهایی همچون «اقدام پژوهی» سعی در حل مسائل پیشِ رو دارند و برای بهبود روشها و ارتقای کیفی عملکرد خویش «درس پژوهی» را پیشه عمل خود قرار میدهند.
نقش دوم آن است که «معلم الزاماً نیازی ندارد که درباره همهچیز شخصاً پژوهش کند و فقط لازم است که از یافتههای پژوهشی دیگران استفاده نموده و برنامه عمل خود را بهبود بخشد.» ضمن آنکه برای روزآمد کردن افکار و رفتار خود نیز میبایست همواره از جدیدترین یافتههای پژوهشی، آگاه و مطلع باشد.
نقش سوم آن است که «معلم، دانشآموز پژوهنده تربیت کند.» اصولاً هدف از قرار دادن مطالب پژوهشی در کتابهای درسی، پرورش دانشآموزان پژوهشگر و ایجاد مهارت تفکر منطقی در آنان است؛ بدینجهت یکی از نقشهای پژوهشی معلمان برنامهریزی جهت انجام پژوهشهای دانشآموزی در کلاس درس است.
بامطالعۀ سیاستهای کلی، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش و برنامه درسی ملی قطعاً میتوان ویژگیهای فراوانی را برای کارآمدی بیشتر معلم مشخص نمود که در این فرصت اندک به چند نمونة آن اشاره شد.
در خاتمه امید است به بهانه این موضوع، مجموعه اسناد مذکور جهت گسترش فرهنگ تحول و وصول به اهداف موردنظر در هر پایه و دوره تحصیلی، راهنما و برنامه عمل همه مدیران و معلمان عزیز قرار گیرد. (انشاءا...)