مقالات
روشهای تربیت اجتماعی در سیرة امام صادق(ع)
سمیه السادات موسوی
خلاصه :
هدف از تحریک کردن انگیزههای ایمانی، ایجاد یک جنبش درونی حاصل از احساس مسئولیت و تکلیف استچکیده
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و برای برقراری روابط صحیح با انسانهای دیگر نیاز به تربیت اجتماعی دارد. تربیت اجتماعی همچون سایر زمینههای تربیت، دارای مبانی، اصول و اهدافی است که اگر خلاف آن رفتار شود نهتنها نتایج مطلوب حاصل نمیشود؛ بلکه آسیبهای فراوانی به دنبال خواهد داشت. روشهای مختلفی برای اجرای اصول و رسیدن به اهداف تربیت اجتماعی وجود دارد؛ ولی تنها آن مواردی موفق خواهند بود که از طریق شیوهها و فنون مؤثر، دارای خطای کمتر و نتایج قطعی بیشتری باشند. روشهای برگرفته از سیرة معصومان(ع) به سبب مقام عصمت و هدایتگری ایشان این نیاز را بهخوبی تأمین میکند. در پژوهش حاضر، از میان معصومان(ع)، بررسی سیرة امام صادق(ع) به دلیل فضای بازتر و فرصت بیشتری که آن حضرت نسبت به سایر ائمه(ع) در اختیار داشتند موردتوجه قرارگرفته است. بدین منظور از روش توصیفی ـ تحلیلی در تبیین دادهها استفاده شد و درنهایت، سه روش تقویت بینش، تقویت گرایش و تقویت کُنش همراه با شیوهها و فنون کاربردی در قالبی منسجم و درعینحال، ساده و قابلاجرا از سیرة ایشان به دست آمد.
واژگان کلیدی: سیره امام صادق(ع)، تربیت اجتماعی، روش تربیتی، بینش، گرایش، کُنش
مقدمه
در دنیای امروز، هرچند پیشرفت فنّاوری باعث روانی و آسانی امور شده؛ ولی روابط اجتماعی را پیچیدهتر و حتی کمرنگتر کرده است. باوجود افزایش اضطرابها و دغدغهها که یکی از پیامدهای زندگی مدرن است محبتها و نوعدوستیها کمتر شده و انسان متمدن امروز، تنهاتر از همیشه، از سردی روابط انسانی رنج میبرد. توجه به تربیت اجتماعی و یادآوری و آموزش اصول روابط صحیحِ میان فردی میتواند گام مؤثری در جهت بهبود شرایط و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی بیشتر باشد.
هرچند مکاتب فکری و تربیتی، روشهایی را جهت اجرای تربیت اجتماعی ارائه دادهاند؛ ولی برای موفقیت در این راه، ضروری است از روشهایی استفاده شود که کمترین احتمال خطا و اشتباه را داشته باشند. با توجه به این مسئله، مراجعه به سیرة معصومان(ع) که از مقام عصمت و هدایتگری برخوردار بودهاند راهگشا خواهد بود. از میان اهلبیت(ع)، امام صادق(ع) به جهت عمر طولانی و پربرکت و نیز آزادی نسبی که در خلال انتقال حکومت از بنیامیه به بنیعباس برایشان حاصل شد توانست از شیوهها و فنون بیشتر و متنوعتری جهت تربیت اجتماعی افراد استفاده کند.
بهرغم اهمیت مسئلة تربیت اجتماعی، با بررسی منابع مشاهده میشود که در این زمینه کار چندانی صورت نگرفته است و آنچه نگاشته شده اغلب به بیان آداب معاشرت و توضیح برخی اصول روابط اجتماعی میپردازد؛ بنابراین پژوهش حاضر به هدف معرفی روشهایی منسجم و نظاممند و درعینحال، ساده و اجرایی جهت تحقق تربیت اجتماعی، به بررسی سیرة امام صادق(ع) پرداخت و مهمترین سؤالی که در این راستا با آن مواجه شد آن بود که: «بهمنظور محقق کردن تربیت اجتماعی، چه روشهایی را میتوان از سیره امام صادق(ع) به دست آورد؟» در راستای پاسخگویی به این سؤال، پس از تبیین واژگان اصلی مرتبط با موضوع، روشهای تربیتیِ برگرفتهشده از سیره امام صادق(ع) جهت تحقق تربیت اجتماعی موردبررسی قرار خواهد گرفت و برخی شیوهها و فنون اجرای هر روش معرفی خواهند شد.
- مفهوم شناسی
الف) سیره
«سیره» بر وزن «فِعْلَه» از مادّه «سَیْر» گرفتهشده و سیر به معناى حرکت و راه رفتن است. [1] همچنین سیره به معناى روش، سنت، هیئت و حالت هم آمده است. [2]
سیره در اصطلاح، دارای دو معناست؛ یکی به معنای «چگونگی و نوع عمل» که این معنا همة رفتارهای آدمی را شامل میشود؛ زیرا هیچ فعالیتی بدون حالت خاص تحقق نمییابد و معنای دیگر، «سبک و قاعده رفتار» است که اخص از معنای اول است و مستلزم تکرار و ادامه رفتار از جانب شخص است تا بتوان سبک و قاعده حاکم بر آن را به دست آورد. [3] در این مقاله، معنای موردنظر از سیره، معنای اصطلاحی دوم، یعنی سبک و قاعده رفتار است؛ چون به دنبال آن هستیم تا چگونگی اجرای روشهای تربیت اجتماعی را در رفتار عملی امام صادق(ع) نشان دهیم.
ب) روش
روش در لغت به معنای رفتار، طرز رفتن، طرز حرکت، رسم و عادت است. [4] در اصطلاح علوم تربیتی، روش به مجموعه اموری اطلاق میشود که انسان برای رسیدن به هدف و انجام کار موردنظر، بهصورت قاعدهمند و بسامان پی مینهد. روش، مفهومی راهبردی است که نحوه عمل را ترسیم میکند و مراحل و چگونگی پیمودن آنها را برای رسیدن به هدفهای موردنظر معلوم میدارد. برای هر روش، شیوهها و فنون ویژهای وجود دارد که با نوع روش و رویکرد مسبوق به آن سازگار است. [5]
ج) تربیت اجتماعی
در تعریف تربیت اجتماعی چنین آمده است: «تربیت اجتماعی عبارت است از تأمین تمهیدات لازم جهت متجلی ساختن ارزشها و ضوابط مطلوب اجتماعی در فرد بهمنظور مؤثر بودن او در برخوردهای اجتماعی اعم از هدایت دیگران، مخالفت با نظرات غیرمنطقی، توافق و سازگاری و امور نظیر آنها». [6]
البته منظور از تربیت اجتماعی آن نیست که فرد در هر اجتماعی خود را با آن سازگار کند؛ بلکه مراد این است که فرد، نحوة صحیح برقراری روابط با دیگران را بیاموزد و رفتار درست را مطابق با اصول و معیارهای برگرفتهشده از شرع و عقل در ارتباط با دیگران بکار بندد؛ بهعبارتدیگر، فرد آمادگی قبول مسئولیت در قبال سایر افراد جامعه را پیدا کند؛ بنابراین در تعریف تربیت اجتماعی میتوان گفت: «تربیت اجتماعی عبارت است از بهکارگیری روشهای منسجم و هدفمند بر اساس مبانی و اصول تعیینشده توسط عقل و شرع، بهمنظور تحقق رشد مطلوب اجتماعی و برقراری مناسبات صحیح انسانی».
- روشهای تربیت اجتماعی
کارشناسان معتقدند چنانچه مربی بخواهد نوعی رفتار اختیاری را در متربی ایجاد یا تقویت کند، ابتدا باید بینشی مناسب نسبت به آن رفتار به متربی بدهد، سپس میل و انگیزة او را نسبت به آن رفتار به اندازة کافی تحریک و تقویت کند و آنگاه برای اثربخشی بر ارادة او در تحقق بخشیدن به آن رفتار، به متربی کمک کند تا توانمندیهای خود را بکار گیرد. [7]
با توجه به آنچه بیان شد، در بررسی سیرة تربیتی امام صادق(ع) مشاهده میشود که ایشان در رابطه با روابط صحیح اجتماعی توجه خاصی به ساحتهای وجودی انسان، یعنی شناخت، عاطفه و رفتار داشته و از شیوههای مختلفی برای تقویت هر یک از آنها استفاده کردهاند؛ بنابراین تقویت بینش، تقویت گرایش و تقویت کنش، میتوانند بهعنوان سه روش اصلی تربیت اجتماعی در نظر گرفته شوند که هر یک دارای شیوهها و فنونی برای اجرا هستند.
الف) تقویت شناخت و بینش
بُعد شناختی انسان، شامل اطلاعاتی است که شخص از موضوعات موردنظر دارد. ازنقطهنظر روانشناسان انگیزشی، شناخت، بر فرایندهای ذهنی بهعنوان عوامل تعیینکنندة علّی برای عمل کردن، اثربحش است؛ بهعبارتدیگر، شناخت و بینش، عامل اصلی رفتار است. [8] از دیدگاه اسلام نیز این نظر قابلپذیرش است؛ زیرا در سخنی از امام صادق(ع) آمده: «علم و عمل به همبسته شدهاند؛ بنابراین هر کس بداند عمل کند و هر که عمل کند بداند.» [9] با مراجعه به سیره و سخنان امام صادق(ع) بهروشنی ملاحظه میشود که ایشان تلاش گستردهای جهت ارائه شناخت و بینش صحیح در مورد روابط اجتماعی بکار بستهاند. در ادامه به معرفی برخی شیوههای تربیتی برگرفته از سیرة ایشان برای تقویت بینش افراد در خصوص روابط صحیح اجتماعی میپردازیم.
- آموزش اصول و معیارهای روابط اجتماعی
افراد بسیارى مایلاند در نحوه ارتباط با همنوعان خویش بهخوبی عمل کنند؛ ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى آداب معاشرت و نیز عدم رعایت این آداب، توانایى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مىدهند و بهناچار منزوى مىشوند؛ بنابراین شناخت این آداب در مرحلة عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه بر اساس بینش مکتبى از اهمیت بسیارى برخوردار است. [10]
در میان سیره و سخنان امام صادق(ع)، موارد متعددی در رابطه با معرفی و توضیح انواع روابط اجتماعی و اصول حاکم بر آنها به چشم میخورد. این تبیینها در بالا رفتن آگاهی افراد نسبت به اهمیت مسئلة روابط اجتماعیِ صحیح و چگونگی عمل به آنها تأثیر زیادی دارد؛ بهعنوانمثال، ایشان در بیان نحوة پذیرایی از مهمان بهعنوان یک رفتار پسندیدة اجتماعی میفرماید: «به برادرت که بر تو واردشده است نگو آیا امروز چیزى خوردهاى؟ بلکه هرچه خوردنى دارى نزد او بیاور.» [11]
- تبیین فلسفه رفتارهای مثبت اجتماعی
تجربه نشان داده است وقتی افراد با فلسفة یک مسئله آشنا میشوند و نسبت به حکمت و فواید آن شناخت پیدا میکنند تمایل بیشتری برای انجام آن از خود نشان میدهند. در سیره امام صادق(ع) نیز مشاهده میشود که ایشان در مورد دلیل رعایت انواع اصول و آداب اجتماعی بهصورت جزئی و موردی روایات متعددی بیان کرده است؛ بهعنوانمثال حضرت در توضیح علت لزوم تعجیل در برآوردن نیاز حاجتمندان که یکی از مصادیق حمایت اجتماعی است میفرماید: «فردى که از من حاجتى مىطلبد من به رفع نیاز و انجام کار او سرعت میگیرم؛ زیرا خوف آن دارم که وى بىنیاز شود و من دیر برسم و حاجتش از طریق دیگرى روا شده باشد.» [12]
- بحث و گفتوگو دربارة بایدها و نبایدهای روابط اجتماعی
پرسش و پاسخ یکی از بهترین و باارزشترین فنون بالا بردن شناخت و آگاهی افراد است؛ زیرا همزمان با دریافت اطلاعات، روحیة تفکر و استدلال نیز در آنها تقویت میشود؛ ازاینرو ملاحظه میشود امام صادق(ع) برای بهکارگیری این شیوه، گاهی مسائل را بهگونهای مطرح میکرد که در ذهن سؤال ایجاد شود؛ سپس به پرسشهای افراد پاسخ میداد.
بهعنوانمثال، وقتی یکی از یاران امام(ع) به نام «حسین بن نعیم صحاف» در ضمن گفتوگو با حضرت در رابطه با دوستی با برادران دینی و اطعام ایشان عرض میکند: «غذا نمىخورم مگر اینکه دو یا سه تن از ایشان ـ یا کمتر و بیشتر ـ نزد من باشند (و باهم غذا بخوریم).» امام(ع) به او میفرماید: «متوجه باش! که لطف ایشان نسبت به تو بیش از لطف تو به ایشان است.» این سخن امام(ع) در ذهن او سؤال ایجاد کرده و میپرسد: «فدایت شوم! خوراک خود را به ایشان مىخورانم و خانة خویش را براى پذیرایى از آنان آماده مىسازم، باوجوداین، لطف آنان بیش از من است؟» حضرت در پاسخ میفرماید: «آرى! زیرا آنان هنگامیکه به خانة تو وارد مىشوند آمرزش تو و خانوادهات را با خود مىآورند و هنگامیکه بیرون مىروند گناهان تو و خانوادهات را بیرون مىبرند.» [13] همانطور که مشاهده شد امام صادق(ع) در رابطه با موضوع موردبحث، جملهای بیان فرمود که ذهن مخاطب را با خود درگیر کرد و او را وادار به پرسش و جستوجو برای دریافت پاسخ نمود.
ب) تقویت عاطفه و گرایش
جزءِ احساسی و عاطفیِ وجود انسان، شامل ارزشیابیهای فرد از موضوع موردنظر است؛ به این معنا که شیء یا شخصی برای انسان «خوشایند» است یا «ناخوشایند»، «خوب» است یا «بد» و مواردی از این قبیل. [14] درواقع گرایش انسان، همان تمایل و انگیزهای است که او را به انجام کاری وامیدارد. چهبسا فرد اطلاعات مربوط به یک موضوع را فراموش کند؛ ولی احساس خوشایند یا ناخوشایندی که نسبت به آن موضوع داشته همچنان در وجودش باقی بماند و تعیینکنندة انگیزه و تمایل او نسبت به انجام یا ترک یک رفتار شود. این مسئله، نشان میدهد که نقش احساس و عاطفه در بروز یک رفتار، بادوامتر و اصلیتر از عنصر شناختی است.
با توجه به اهمیت نقش عاطفه و گرایش در رفتار، ملاحظه میشود که در سیره امام صادق(ع) شیوههای مختلفی جهت تقویت تمایل درونی افراد نسبت به برقراری روابط صحیح اجتماعی وجود دارد.
- تحریک انگیزههای ایمانی
عواطف میتوانند از ارزشهای افراد نظیر باورهای اخلاقی یا دینی آنان ناشی شوند. [15] ازآنجاکه انسان فطرتاً برای قدرت، بهویژه قدرتی که دارای نعمت و کرامت است اهمیت و احترام فراوانی قائل است؛ بنابراین احترام به مصدر قدرت، یعنی خداوند دانا و توانا انگیزة بسیار نیرومندی برای انجام دادن دستورهای او فراهم میآورد. [16]
هدف از تحریک کردن انگیزههای ایمانی، ایجاد یک جنبش درونی حاصل از احساس مسئولیت و تکلیف است. وجود این الزام باطنی، سبب میشود که افراد رفتارهای مدنظر مربی را هرچند برایشان سخت باشد بپذیرند و به ظهور برسانند و حتی برای رفع موانع آن اقدام کنند.
در سیره امام صادق(ع) موارد متعددی وجود دارد که در آنها امام(ع) با موردتوجه قرار دادن اعتقادات دینی افراد، ایشان را به انجام یا ترک رفتاری فرامیخواند؛ بهعنوانمثال حضرت برای تشویق به رعایت برادری و مهرورزی میفرماید: «هر کس اندوهى را از دل مؤمنى بردارد خداوند اندوههاى آخرت را از او برمىدارد و او را با دلى آرام از قبر برمىانگیزد؛ و هر کس مؤمنى را غذا دهد و او را سیر کند خداوند از میوههاى بهشت به او مىخوراند؛ و هر کس به جرعه آبى او را سیراب کند خداوند او را از شربت مهرشده بهشتى سیراب مىگرداند.» [17] بیان چنین پاداشهایی بیتردید برای اهل ایمان دارای اثر انگیزشی بوده و ایشان را در رعایت هرچه بیشتر و بهتر اصول روابط اجتماعی تحریک و تشویق میکند.
- معرفی الگو
مراد از شیوه معرفی الگو آن است که مربی علاوه بر اینکه خود، یک الگوی شایسته برای متربی است میبایست تلاش کند نمونههای دیگری از رفتار و کردار مطلوب اجتماعی را به متربی معرفی کند.
ارائه الگو در تربیت اجتماعی ازاینجهت اهمیت دارد که متربی متوجه چگونگی رفتار در سیرة بزرگان شده و با جزئیات و ظرافتهایی که در اجرای آنها وجود دارد آشنا میشود؛ لذا نهتنها به چگونگی برقراری روابط صحیح اجتماعی، بلکه به شرایط تحقق آن و تأثیراتی که بر دیگران بر جای میگذارد پی میبرد. از طرفی، آشنا شدن با سیرة اجتماعی بزرگان و زیباییهای آن موجب میشود در متربی گرایش و انگیزة اقدام به رفتارهای مثبت اجتماعی ایجاد و تقویت شود.
امام صادق(ع) با توجه به جایگاه مهمی که بزرگان دین و شخصیتهای مذهبی در میان مردم داشتند به مناسبتهای مختلف از چگونگی سیره و نظر ایشان در رابطه با رفتارهای اجتماعی سخن میگفت و از طریق علاقه و محبت افراد به این شخصیتها، ایشان را به الگو گیری از رفتار آن بزرگواران تشویق مینمود؛ بهعنوانمثال نقلشده است که مهمانی نزد امام صادق(ع) بود. روزی برخواست تا کارى انجام دهد. امام(ع) اجازه نداد و خود، آن کار را انجام داد و فرمود: «رسول خدا(ص) از به خدمت گرفتن مهمان، نهى کرد.» [18] امام صادق(ع) به جهت اثربخشی جایگاه رسول خدا(ص) بهعنوان یک الگوی الهی برای مسلمانان، با نقل سخن از جانب ایشان از این ظرفیت جهت ایجاد انگیزه در مخاطبان بهره برد.
- برخورد محبتآمیز
در بحث تربیت، اگر محبت از سوی مربی باشد سبب میشود اثربخشی او افزایش یابد و به اهداف تربیتی خود، سریعتر نائل شود؛ زیرا قلب انسان به هر کس علاقهمند شود امکان پذیرش و پیروی از او بیشتر خواهد شد. تیلور در کتابش با نام روانشناسی اجتماعی مینویسد: «ازآنجاکه انسانها سعی میکنند شناختهایشان با احساساتشان هماهنگ باشد، نگرش خود را بهاحتمالزیاد برحسب نگرشهای کسانی که دوست دارند تغییر میدهند.» [19]
در سیرة امام صادق(ع) نمونههای زیبایی از برخورد محبتآمیز حضرت با یاران به چشم میخورد. ازجمله نقلشده است روزی عبدا... بن سمان (روغنفروش) طعامی بهعنوان هدیه براى امام صادق(ع) آورد. امام(ع) همراه او از آن طعام خورد و چون دست کشید فرمود: «الحمدا...» و به عبدا... فرمود: «طعامت را نیکان خورند و فرشتههاى خوب بر تو رحمت فرستادند.» [20] در این سیره، برخورد محبتآمیز امام(ع) در قالب میل کردن از هدیة مرد روغنفروش و بیان جملهای نیکو در رابطه با کار خوب او، انگیزة فرد را برای تکرار این رفتار صحیح اجتماعی، یعنی محبت به دیگران و هدیه دادن تقویت میکند.
ج) تقویت رفتار و کُنش
کُنش (رفتار) عبارت است از تمایلات فرد برای فعالیت و مربوط است به آنچه شخص انجام میدهد یا میخواهد که انجام دهد. [21] با این تعریف به دست میآید که منظور از مؤلفه رفتاری صرفاً تحقق خارجی رفتار نیست؛ بلکه آمادگی ذهنی برای انجام دادن یک رفتار است. [22]
گاهی فرد آگاهی لازم را در رابطه با یک رفتار مطلوب دارد و انگیزة کافی نیز برای انجام دادن آن پیداکرده است؛ اما به دلایلی، همچون عدم مهارت یا قرار نگرفتن در شرایط، به آن عمل اقدام نمیکند و به عبارتی، آمادگی ذهنی برای اقدام به عمل در او ایجاد نشده است؛ بنابراین برای رسیدن به رفتار مطلوب میبایست علاوه بر مؤلفههای شناختی و عاطفی، ساحت کُنشی را نیز در فرد تقویت نمود.
- آموزش عملی
آموزش عملی، یکی از بهترین راهکارهای طبیعی و غیررسمی است که مربی عملاً آن را انجام میدهد. در این شیوه، بدون گفتار و آموزش رسمی، متربی از راه مشاهدة رفتار مربی چگونگی انجام یک عمل را میآموزد. آموزش از این طریق، سریع و قابلفهم است؛ زیرا مصداقها بهصورت عینی و با جزئیات در برابر دیدگان متربی قرار دارد.
در بحث تربیت اجتماعی، امام صادق(ع) نیز بهعنوان یک مربی، برای اینکه دیگران چگونگی روابط صحیح اجتماعی را بیاموزند رفتار صحیح را عملاً به نمایش میگذاشت و با ارائه الگوی عینی، راه را بر هرگونه توجیه و تأویلی میبست؛ بهعنوانمثال در رابطه با صبر و مدارا با مردم، یکی از یاران امام صادق(ع) به نام مرازم نقل میکند: «هنگامیکه امام صادق(ع) در حیره از نزد منصور دوانیقی بیرون آمد و آزاد شد، همان ساعت از حیره حرکت کرد و هنوز سر شب بود که به منطقه «سالحین» رسید. در آنجا مأموری جلوى آن حضرت را گرفت و گفت: «من نمیگذارم تو اکنون ازاینجا بگذرى». حضرت اصرار کرد که اجازت عبور دهد؛ ولى او بهسختی جلوگیرى کرد و مانع از عبور شد. من و مصادف (یکى از اصحاب حضرت) همراه امام(ع) بودیم. مصادف گفت: «قربانت شوم! این مرد سگى است که شما را مىآزارد و من ترس آن را دارم که شما را بازگرداند و نمىدانیم در آنوقت وضع شما با منصور چگونه خواهد بود. (و دوباره با شما چه رفتارى خواهد کرد.) من و مرازم در اینجا همراه شما هستیم؛ آیا اجازه میدهید تا ما گردن این مرد را بزنیم و کشتهاش را در نهر آب بیندازیم»؟ حضرت فرمود: «اى مصادف! خوددارى کن و آرام باش!» حضرت همچنان از آن مرد میخواست که آنها را براى رفتن آزاد بگذارد و پیاپى از او درخواست میکرد تا اینکه بیشتر شب گذشت. در آن هنگام، مأمور اجازه داد و امام(ع) عبور کرد. (وقتی ازآنجا گذشتیم) حضرت فرمود: «اى مرازم! این بهتر است یا آنچه تو گفتى؟» عرض کردم: «قربانت گردم! این بهتر است.» امام(ع) فرمود: «چهبسا مردی [به جهت بیتابی و کمصبری] از یک ناراحتی ناچیز نجات یابد؛ ولی این نجات، او را گرفتار ناراحتی بزرگتر کند.» [23] در این سیره مشاهده میشود که امام(ع) چگونه به یاران خود صبر در برابر دیگران و مدارا با آنها را نشان میدهد و عملاً به آنها میآموزد که صبر و خویشتنداری در برابر رفتار نادرست، راهی مؤثر جهت برقراری روابط و دستیابی به نتایج موردنظر است.
- ایجاد موقعیتهای تمرینی
در بحث تربیت، زمانی که مربی بینش لازم نسبت به یک موضوع را برای فرد ایجاد کرد و گرایش کافی نیز در او به وجود آورد، میتواند با ایجاد یک موقعیت تمرینی و فراهم کردن زمینه برای انجام عمل توسط متربی، احتمال بُروز رفتار را در او افزایش دهد.
امام صادق(ع) با شیوههای مختلف، یاران خود را برای انجام رفتارهای مثبت اجتماعی تمرین میداد؛ بهعنوانمثال «صفوان جمال» میگوید: «خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم که مردى از اهل مکه به نام «میمون» وارد شد و از نداشتن کرایه شکایت کرد. حضرت به من فرمود برخیز و برادرت را یارى کن. من برخاستم و همراه او رفتم تا خدا کرایه او را فراهم ساخت. سپس به مکان خود برگشتم. امام صادق(ع) فرمود: براى حاجت برادرت چه کردى؟ عرض کردم: پدر و مادر به قربانت! خدا آن را روا کرد. حضرت فرمود: همانا اگر برادر مسلمانت را یارى کنى بهتر است نزد من از اینکه یک هفته به خانه کعبه طواف آغاز کنی.» [24] گرچه حضرت با توجه به توان مالی که داشت میتوانست شخصاً حاجت آن نیازمند را برطرف سازد؛ اما این کار را به یکی از افراد حاضر در جلسه سپرد تا او در این موقعیت ایجادشده، عملاً برای حل مشکل یک نیازمند تلاش کند.
جمعبندی و نتیجه گیری
با توجه به اهمیت تربیت اجتماعی در زندگی انسان، دستیابی به روشهای مطمئن و کم خطا و درعینحال، جامع و کاربردی برای تحقق آن، جایگاه ویژهای پیدا میکند. روشهای بهدستآمده از سیره امام صادق(ع) با توجه به سه ساحت وجودی انسان، یعنی شناخت، عاطفه و رفتار عبارتاند از: تقویت بینش، تقویت گرایش و تقویت کُنش. هر یک از این روشها، از طریق شیوهها و فنونی قابلاجرا هستند که در سیرة امام(ع) نمونههای متعددی برای آنها وجود دارد.
باید در نظر داشت ازآنجاکه ساحتهای وجودی انسان از یکدیگر جدا نبوده و تأثیر و تأثر متقابل دارند چنانچه مربی بخواهد به اهداف تربیتی خود دست یابد میبایست از هر سه روش بهصورت توأمان استفاده کند. به این معنا که هم اطلاعات لازم را در خصوص رفتار موردنظر در اختیار متربی قرار دهد و هم انگیزه او را به سمت رفتار مطلوب، تحریک کند و هم زمینة اقدام به عمل را در او فراهم سازد.
خاطرنشان میشود نتایج این پژوهش میتواند برای هر فردی که قصد انجام تربیت اجتماعی دارد، اعم از والدین، معلمان مدارس، اساتید و حتی مبلغان دینی مفید و قابلاستفاده باشد و ازآنجاکه در کنار هر شیوهای که بیان شد نمونهای عینی و دقیق از نحوة اجرای آن توسط امام صادق(ع) وجود دارد، فهم روش و هدف بهکارگیری آن برای مربیان آسانتر خواهد بود.
فهرست منابع
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، چ 3: دار صادر، بیروت، 1414 ق.
- آذربایجانی، مسعود و همکاران، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی؛ چ 2: انتشارات سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1385.
- ایمانی، محسن، «تربیت اجتماعی»، فصلنامه تربیت، شمارۀ ششم، سال سوم، اسفند ۶۶.
- برقی، احمد بن محمد، المحاسن، چ 2: دارالکتب الإسلامیه، قم، 1371.
- پارسا، محمد، روانشناسی تربیتی، چ 4: مهارت، تهران، 1376.
- پور مقدس، علی، روانشناسی اجتماعی، چ 2: مشعل، اصفهان، 1367.
- حسینی زاده، سید علی، سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) (تربیت فرزند)، چ 6: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1386.
- داودی، محمد، سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) (تربیت اخلاقی)، چ 1: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1387.
- رفیعی، بهروز، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، تهران، سمت، 1388.
- ریو، جان مارشال، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیی سید محمدی، چ 3: نشر ویرایش، [تهران]، 1380.
- زبیدى، سید مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، دارالفکر، بیروت، 1414 ق.
- صدوق، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، چ 1: دار الرضى، قم، 1406 ق.
- ــــــــــــــــــــــ ، عیون أخبار الرضا(ع)، چ 1: جهان، تهران، 1378 ق.
- عمید، حسن، فرهنگ عمید، چ 1: امیرکبیر، تهران، 1363.
- کریمی، یوسف، نگرش و تغییر نگرش، چ 1: مؤسسه نشر ویرایش، تهران، 1379.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چ 2: اسلامیه، تهران، 1362.
- گروهی از نویسندگان (زیر نظر محمدتقی مصباح یزدی)، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، چ 2: مدرسه، تهران، 1391.
- مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، چ 2: اسلامیه، تهران، 1363.
- مقدس نیا، محمد، آداب معاشرت، چ 5: زمزم هدایت، قم، 1387.
پی نوشتها:
[1] . (ابن منظور، 1414 ق، ج 4، ص 389)
[2] . (زبیدی، 1414 ق، ج 6، ص 559)
[3] . (ر.ک: حسینی زاده، 1386، ج 1، ص 9 و 10)
[4] . (عمید، 1363، ذیل واژة رفتن)
[5] . (رفیعی، 1388، ج 3، ص 267)
[6] . (ایمانی، 1366، ص 31)
[7] . (گروهی از نویسندگان، 1391، ص 361)
[8] . (ریو، 1380، ص 181)
[9] . (کلینی، 1362، ج 1، ص 44)
[10] . (مقدس نیا، 1387، ص 16)
[11] . (مجلسی، 1363، ج 72، ص 455)
[12] . (صدوق، 1378 ق، ج 2، ص 179)
[14] . (کریمی، 1379، ص 25)
[15] . (کریمی، 1379، ص 22)
[16] . (پارسا، 1376، ص 192)
[17] . (صدوق، 1406 ق، ص 149)
[18] . (کلینی، 1362، ج 12، ص 366)
[19] . (داودی، 1387، ج 3، ص 120، به نقل از تیلور، ص 148)
[20] . (برقی، 1371 ق، ج 2، ص 439)
[21] . (پور مقدس، 1367، ص 114 و 115)
[22] . (آذربایجانی و همکاران، 1385، ص 157)
[23] . (کلینی، 1362، ج 8، ص 87)
[24] . (کلینی، 1362، ج 2، ص 198)