
مقالات
دشواریهای جنگ تربیتی
محمود فرشیدی دبیر کل کانون مدارس اسلامی
خلاصه :
سرنوشت کشور در مدرسه رقم میخورد و سرنوشت مدرسه در دستان پرتوان معلم استدیدار شورانگیز هزاران دانشجو، معلم و اساتید آنان با مقام معظم رهبری در هفته معلم، نشاطی تازه در جامعه فرهنگیان پدید آورد و درعینحال حضور رهبر فرزانه انقلاب در مکان مقدس «تربیتمعلم»، پیامآور این واقعیت هم بود که سرنوشت کشور در مدرسه رقم میخورد و سرنوشت مدرسه در دستان پرتوان معلم است که خود در دانشگاه فرهنگیان تربیت میشود و امید است که پیام این حرکت معنادار بهتمامی افراد جامعه و خصوصاً به مسئولان عالیرتبه انتقال یابد و نقطه عطفی باشد برای ادای دینی که همه ما دانشآموزان دیروز و امروز نسبت به امر خطیر تعلیم و تربیت کشور و نیز نسبت به دلباختگان آن یعنی «معلمان» داریم.
مقام معظم رهبری در این دیدار به مهمترین مسائل و چالشهای کنونی آموزشوپرورش اشاره فرمودند؛ ازجمله منزلت و معیشت معلم، جایگاه والای آموزشوپرورش و دانشگاه فرهنگیان، معاونت پرورشی، خطر نفوذ بیگانه و از همه مهمتر و کلید حل مشکلات یعنی سند تحول بنیادین را یادآور شدند که جایگاه و منزلت معلم در جامعه بهصورت واقعی تبیین نشده است و نیازمند برنامهریزی و کار هنری است.
واقعیت آن است که امروز آموزشوپرورش کشور در موقعیت بسیار حساس و سرنوشتسازی قرارگرفته و سالهاست که جایگاه آموزشوپرورش و معلم روندی کاهشی یافته است و با نگاهی به سیر تحولات این دستگاه طی چهل سال گذشته، میتوان گفت که آن شورونشاط دهه اول انقلاب و جایگاه والای نهاد تعلیم و تربیت در آن دوران، بهتدریج تنزل یافته است و جای خالی خیلی از افراد کاملاً احساس میشود؛ جای خالی رئیسجمهوری همچون شهید رجائی که در سفرهای استانیاش بازدید از مراکز تربیتمعلم را در اولویت قرار میداد، یا جای خالی نخستوزیر اندیشمندی همچون شهید باهنر که نقش معلم را در آینده کشور و انقلاب درک میکرد یا رئیس قوه قضائیهای نظیر شهید بهشتی که از درون جامعه فرهنگیان برخاسته بود و سالها معلمی و مدرسه داری کرده بود و نیز وزرا و نمایندگانی همانند آن بزرگوارانی که بیتردید اگر امروز زمام مدیریت کشور در دست اینگونه معلمان فرهیخته بود، دغدغههای مقام معظم رهبری درباره مسائل فرهنگی کشور و بهخصوص آموزشوپرورش تا این اندازه شدت نمییافت.
در شرایط کنونی از طرفی در میان جوانان فرهیخته، کمتر کسی داوطلب شغل معلمی است و از طرف دیگر هم بسیاری از نیروهای کارآمد آموزشوپرورش به دلیل تبعیضهای موجود، میکوشند در صورت امکان خود را به دستگاهی دیگر منتقل کنند و بهطورکلی هم مشکلات معیشتی دامنگیر عموم معلمان شده و انگیزه آنان را کاهش داده است و علاوه بر اینها چند صد هزار نفر از معلمانی که سالهای نخست پیروزی انقلاب استخدامشده بودند در آستانه بازنشستگی قرار دارند. در بحبوحه این مشکلات، دشمن هم برنامههای متعددی را برای نفوذ در آموزشوپرورش کشور و مدارس و مهدکودکها و پیشدبستانیها طراحی کرده و به اجرا درآورده است، که برنامه 2030 و مدارس مونته سوری و مدارس چندزبانه و مدارس طبیعت و ... نمونههایی از آنهاست و با توجه به همین واقعیتهاست که مقام معظم رهبری از عرصه تربیت جوانان والا و باانگیزه با تعبیر «عرصه یک جنگ بزرگ و واقعی» یادکردند و نسبت به سیاست دشمن برای به خواب فروبردن مسئولان و غفلت از این جنگ تربیتی هشدار دادند.
هرچند اینیک اصل کلی و رایج در کشورهای جهان است که اهداف آموزشوپرورش هر کشوری، الهام گرفته از قانون اساسی آن کشور است؛ اما در آموزشوپرورش کشور ما هنوز این اصل حاکمیت نیافته است و به همین دلیل برون داد چرخه 12 ساله تعلیم و تربیت، منطبق با مطالبات نظام اسلامی نیست. البته در بعد نظری، خوشبختانه نقشه راه و الگوی تحول آموزشوپرورش تحت عنوان سند تحول بنیادین، تدوین و تصویبشده است؛ اما در عمل با «مخالفتها» و «مقاومتها» و «موانعی» مواجه و متوقفشده است.
مخالفتها توسط کسانی اعمال میشود که تنها اندوخته علمیشان، مطالعه کتابهایی در عرصه آموزشوپرورش غربی است و هیچ آگاهی و باوری نسبت به الگوی اسلامی - ایرانی تعلیم و تربیت ندارند و درنتیجه بهصراحت با سند تحول، «مخالفت» نموده و درراه اجرای آن کارشکنی میکنند، خواه در مسند عالیترین مسئولیتها، خواه در دانشگاه فرهنگیان و خواه در پوشش تشکلهای علمی و برگزاری همایشها و زیر چتر همان واژه کلیشهای دستاوردهای علمی جهان، دستاورد انقلابی نظام اسلامی در عرصه تعلیم و تربیت یعنی سند تحول را زیر سؤال میبرند و قریب هفت سال آن را در پیچوخم ادارات بایگانی میکنند ولی هنوز مرکب برنامه 2030 در اروپا خشک نشده در عرض چند ماه آن را در مدارس ما به اجرا درمیآورند.
از طرف دیگر بدنه هر مجموعهای به دلیل ناآگاهی معمولاً در برابر هرگونه تغییر و تحولی «مقاومت» میکند و به همین دلیل ضرورت تبیین سند تحول بنیادین برای جامعه فرهنگیان از اولویتها و پیشنیازهای اجرای آن است و رسانه ملی میتواند در این زمینه به کمک وزارت آموزشوپرورش بشتابد.
اما در ارتباط با «موانع» اجرای سند تحول باید یادآور شد که انجام این اقدام انقلابی، بهتنهایی از عهده وزارت آموزشوپرورش ساخته نیست و بر همین اساس، سیاستهای کلی ایجاد تحول به رؤسای قوای سهگانه ابلاغشده است تا با تمهید مقدمات و حمایت مالی لازم از آموزشوپرورش، بستر پیدایش تحول را فراهم سازند و با نگاهی گذرا به سیاستهای ایجاد تحول، رویکرد نظام اسلامی و تکلیف دستگاهها را کاملاً روشن و شفاف میسازد، ازجمله آنها:
1- دستیابی به «حیات طیبه» یعنی حرکت آموزشوپرورش کشور باید در جهت الگوی تربیت انسان تراز اسلامی باشد و نه انسان سکولار (ماده اول سیاستها)؛
2- آموزشوپرورش یکنهاد «مولد» سرمایه اجتماعی است؛ یعنی یک دستگاه هزینهبر و مصرفکننده نیست (ماده 2)؛
3- آموزشوپرورش یک امر حاکمیتی است؛ یعنی از مقوله امور قابلواگذاری به بخش خصوصی نیست و صرفاً میتوان از مشارکت مردم با نظارت دقیق دولت در این عرصه بهره جست (ماده 2)؛
4- اعتلای منزلت اجتماعی و حل مشکلات معیشتی معلمان و رعایت اولویت آموزشوپرورش در بودجه سنواتی کشور، که متأسفانه باید اعتراف کرد اغلب دولتها و مجلسها، نتوانستهاند یا نخواستهاند نگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را در این زمینه ادراک و اجرا نمایند (ماده 3-3 و 2-6)؛
5- ارتقای کیفیت نظام تربیتمعلم یعنی همان ضرورتی که رهبر فرزانه انقلاب بارها به اهمیت آن اشاره و نسبت به جایگاه دانشگاه فرهنگیان تأکید فرمودهاند؛ اما همچنان جریان پذیرش فارغالتحصیلان آزاد و دوره معلمی ندیده و تبدیل کلاس به آزمایشگاه مهارتآموزی با همکاری دولت و مجلس ادامه دارد.
ختم کلام اینکه آنچه در باب مسئولیت سایر دستگاهها یادآوری شد به معنای سلب مسئولیت از وزارت آموزشوپرورش نیست بلکه این وزارتخانه باید با تمام توان برای ایفای وظایفی که مستقیماً بر عهده اوست و نیز مطالبه همکاری سایر دستگاهها قیام نماید و بهویژه با توجه بهصراحت مقام معظم رهبری درزمینۀ تحقق سند تحول بهعنوان مطالبه خود که وزیر محترم نیز خود بارها بر آن تأکید کرده است، انتظار میرود در انتخاب مدیران و واگذاری مسئولیتها، این باور بهعنوان یک شرط لازم موردتوجه قرار گیرد و دست تمامی کسانی که درباره اجرای سند کارشکنی میکنند و همکاری لازم را ندارند، کوتاه شود تا معلمان طعم شیرین اجرای مرحلهبهمرحله سند را در حوزه تخصصی و نیز زندگی شخصی خویش بچشند و اولیای دانشآموزان نیز معنای تحول را در پیدایش شورونشاط و معنویت در مدارس مشاهده نمایند.