مقالات
تشکیل واحد خیریه در مدرسه
سید شهابالدین بنی طباء معاون پرورشی دبیرستان سبحان
خلاصه :
هدف ما از تأسیس نهاد خیریه در مدرسه تنها کمک به محرومان نبود، بلکه غرض اصلی ما تربیت دانشآموز بخشنده استچه کسی است که به دستگیری از تهیدستان باور نداشته باشد؟! در تمامی آیینهای اخلاقی، یاریرساندن به نیازمندان ستوده شده است؛ اما این یادداشت هدف دیگری دارد و تلاش دارد نشان دهد کار خیریه در مدرسه با چه هدفی باید باشد؟ چگونه باید سامان بگیرد؟ و نهاد خیریه در مدرسه چگونه باید سازمان بیابد؟
مدرسه یکنهاد پرورشی و آموزشی است. پس هر اقدامی در آن، میبایست باهدف تعلیم و تربیت صورت پذیرد. این اصل، شامل نهاد خیریه هم میشود. اگرچه دلایل متقنی وجود دارد که هدف از تجلیل جایگاه منُفِقِین درآیات و روایات، نه ریشهکن کردن فقر که تربیت مؤمن است؛ اما در مورد نهاد خیریه در مدرسه میتوان مطمئن بود که هدف از سازماندهی چنین نهادی در مدرسه، نه غنا بخشیدن یا نبخشیدن به فقیر است که غرض، تربیت دانشآموز است تا دست شستن و بخشیدن را بیاموزد؛ بنابراین نهاد خیریه با چنین هدفی باید در مدرسه بنیان نهاده شود که میخواهد دانشآموزان را بیاموزد که بایستی دل کند و عطا نمود.
پس وقتی بنا چنین شد و هنگامیکه هدف تربیت باشد، کارآمدی نهاد خیریه مدرسه، به این سنجیده میشود که چه تعداد از دانشآموزان انفاق کردن را آموختهاند و نه آنکه چند فقیر از خیریه مدرسه ما متنعم شدهاند.
اما رسیدن به این هدف، یعنی تربیت دانشآموز بخشنده، وقتی کارآمدی بیشتری خواهد داشت که سازماندهی صورت پذیرد و نهاد خیریه، از یک سازمان برخوردار باشد. سازمانی که هم فعالیتهای دانشآموزان را سامان ببخشد و هم تأمین هدف نهاد خیریه در مدرسه را که تربیت دانشآموزان بخشنده است، در دسترس کند.
در اینکه سازمان داشتن نهاد خیریه در مدرسه موجب به سامان شدن آن است، گمان میرود که همه اتفاقنظر دارند و دلیلی برای شرح آن نیست.
اما منظور از گزاره دوم که در دسترس آوردن تربیت دانشآموزان هست این است که ارتباط ما با یکایک دانشآموزان، ممکن نیست و نا گریزیم سازمانی برای اطلاعرسانی و جمعآوری کمکها داشته باشیم. اگر عناصر این سازمان، از دانشآموزان باشند و این دانشآموزان باشند که انجاموظیفه راجع به محرومان را به یکدیگر یادآور شوند و کمکها را از سطح مدرسه (اعم از دانشآموزان، دبیران و کادر) تحویل بگیرند، بسیار ما را به هدفمان که تربیت دانشآموز بخشنده است، نزدیکتر خواهد کرد. به تائید تجربه، همافزایی دانشآموزی، تأثیر عمیقتر و ماندگارتری خواهد داشت تا تصدیگری کادر مدرسه در این زمینه یا هر زمینهای.
همانطور که هدف ما از تأسیس نهاد خیریه در مدرسه تنها کمک به محرومان نیست، بلکه غرض اصلی ما تربیت دانشآموز بخشنده است، پس مأموریت این سازمان نباید بهصرف اطلاعرسانی مواعد انفاق و جمعآوری صدقات و نذورات محدود شود. بلکه این سازمان، باید از رکنی آموزشی برخوردار باشد که ستون اصلی خیمه خیریه مدرسه محسوب شود. این رکن آموزشی میبایست به تبیین اندیشه انفاق برای دانشآموزان بپردازد، کارگاههای آموزشی داشته باشد که چرا انفاق میکنیم و چطور باید در انجام این کار هر چه پاکنیتتر و بیمنتتر باشیم. این رکن آموزشی میتواند برای آموزش دادن اهالی مدرسه (که شامل دانشآموزان، دبیران، اعضاء کادر و خانوادههای این سه گروه میشود) ترم تحصیلی داشته باشد، واحد تحصیلی تعریف کند، از تأثیر انفاق بر بهبود رابطه انسان باخدا بگوید، خواص بخشندگی در بهبود زندگی فردی و اجتماعی را تبیین کند، بهداشت روانی مطلوبی که در اثر انفاق حاصل میشود را بیان کند، سرنوشت خیرینی که مورد تائید معصومین (سلام خدا بر ایشان) بودند را روایت کند و درنهایت تلاش کند دانشآموز را به نقطهای برساند که هدف قرآن از توصیه به انفاق است.
تأسیس نهاد خیریه در مدرسهها، کار تازهای نیست و به لطف خدا سالهاست که در مدرسههای اسلامی، کار خیریه انجام میشود؛ اما گمان میکنم که هدف از تأسیس این نهادها باید مورد بازبینی قرار بگیرد و به سازمان آنها جان تازهای بخشیده شود.
سازمانهای خیریه مدارس، بعد از چند سال ساختار دانشآموزی خود را به میزان زیادی از دست میدهند؛ چراکه دانشآموزان گذشته، دانشآموخته میشوند، ولی مسئولیتهای پیشین خود در اداره نهاد خیریه را در دست نگاه میدارند. مسئولان مدرسه هم ترجیح میدهند از نیروهای کارآمدی استفاده کنند که چند سال امتحان خود را پس دادهاند و نیاز نیست مجدداً توجیه شوند.
نهایت مشارکت دانشآموزان در این نهادها به ریختن پولهایی که از خانوادههای خود گرفتهاند به صندوق خیریه محدود میشود که اگرچه بسیار ارزشمند است؛ اما از هدفی که از بنیانگذاری نهاد خیریه در مدرسه بیان شد، بسیار دور است.
برگزاری یک گردهمایی و دعوت از فعالان خیریههای دانشآموزی میتواند در دستور کار کانون مدارس اسلامی قرار گیرد تا این دغدغه را به نتیجه مطلوب برساند.