
مقالات
مسئولیت در قرآن
خلاصه :
حجتالاسلام سیدجواد بهشتیانسان متعهد و مسئول است
قرآن کریم، انسان را موجودی مختار، آگاه، متعهد و مسئول معرفی میکند
که خداوند، جهان را برای او و در خدمت او «خلق لکم»، «سخرلکم» و او را
برای هدفی والا آفریده است (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون). او برای
رسیدن به این قله، باید راهی دشوار را طی کند (یا ایها الانسان انک کادخ الی
ربک کدحا فملاقیه) و از آنجا که این حرکت با اختیار و آگاهانه است، باید
مسئولیت این کار بزرگ را بپذیرد.
قرآن میفرماید: این خیالی که کسی فکر کند رها و بیهدف است و مسئولیتی ندارد، باطل است. (أحسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون) همه باید پاسخگوی عملکرد خود باشند؛ (فلنسئلن الذین أرسل الیهم و لنسئلن المرسلین). شک نکنید که مسئولیتی بر دوش همۀ شماست و باید پاسخگو باشید؛ (فو ربک لنسئلنهم اجمعین) و یکی از حکمتهای برپایی قیامت همین پاسخگویی شما در برابر مسئولیتهاست (وقفوهم انهم مسؤلون).
مسئول هستید در برابر خدا، در برابر پیامبر، در برابر خود، در برابر مردم، در برابر خانواده و در برابر محیط زیست و باید در برابر افکار، احساسات، شنیدهها و دیدهها (ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسؤلا)، در برابر رفتارها (و لتسئلن عما کنتم تعملون) در برابر عهدها (و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤلا) و در برابر گفتهها و اظهارنظرها پاسخگو باشیم.
از راستگویان دربارۀ صداقتشان میپرسند؛ (لیسئل الصادقین عن صدقهم)
نعمتها و الطاف الهی مسئولیتآورند. به کار بردن درست نعمت در راه خدا و اجتناب از ناسپاسی و کفر مسئولیت بزرگ ماست.
مسئولیت شما در قبال نبوت و حکومت، ایستادگی و حراست کیان جامعه دینی است (اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فیکُمْ أَنْبِیاءَ وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَ آتاکُمْ ما لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعالَمینَ یا قَوْمِ ادْخُلُوا اْلأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى أَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ.)
مسئولیت شما در برابر مائده آسمانی، حراست و نگه داشت ایمان و نرفتن به سوی کفر است. (قال الله إنی منزلها علیکم فمن یکفر بعد منکم فإنی أعذبه عذابا لا أعذبه أحدا من العالمین.» مسئولیت شما در محیطهای آلوده به ظلم و فساد، مهاجرت به فضای نورانی ایمانی است. «قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا ألم تکن ارض الله واسغه فتهاجروا فیها.»
قرآن کریم رفاهطلبانی که نسبت به مسئولیتهای خود بیتفاوت بودند و به جای اصلاح، رشد اسراف و فساد نتیجۀ عملکردشان بود را سرزنش میکند. آنان که غرق در عیاشی و شهوترانی شدند (اَتترکوا فی ما هاهُنا ءامنین. فی جناتٍ و عیونٍ و زروعٍ و نخلٍ طلعها هضیمٌ. وتنحتون من الجبال بیوتا فارهین. فاتقوا الله و اطیعون. ولا تطیعوا امر المسرفین. الذین یفسدون فی الارض ولا یصلحون.) و در بین جمله قرآن با تأکید اعلام میکند که در برابر تمام نعمتها، امکانات و اختیارات مسئول هستید. (ثم لتسئلن یومئذٍ عن النعیم.)
قرآن کریم چارچوب مسئولیتهای خداپرستانی که به قدرت میرسند و صاحب امکانات می شوند را در چهار سرفصل این گونه بیان میکند:
1- برقراری رابطه معنوی با خدا؛
2- برقراری رابطه همراه با احسان با مردم؛
3- تلاش برای توسعۀ معروفها در بین مردم؛
4- پیشگیری از آلودگیها و زشتیها و گناهان در جامعه.
«الذین ان مکناهم فی الارض أقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور.»
واگذاری مسئولیتها
در واگذاری مسئولیتها در تمام سطوح باید به این نکات توجه داشت:
1- آموزش و دادن آگاهی: خداوند پس از آفرینش آدم، معارف و دقایقی از عالم را به او یاد داد و به فرشتگان نیز فرمان سجده داد. آنگاه فرمود حالا برو در زمین، زندگی تو شروع میشود.
2- مسئولیت خودش بعد از ابلاغ: قرآن کریم پس از بیان ممنوعیت صید برای حاجیان میفرماید: پس از ابلاغ این فرمان، اگر کسی تجاوز کند، عذاب دردناک در انتظار اوست.
3- دادن مسئولیت مناسب با توان: قرآن میفرماید: (لایکلف الله نفسا الا وسعها) بسیاری از صدماتی که ما میخوریم، به دلیل غفلت از همین نکته است که فرد صالحی که ظرفیت در حد اداره یک مدرسه را دارد، اداره یک شهر را به او واگذار میکنیم. قرآن کریم منافقینی که کمکهای اندک ضعفا، به جبههها را مسخره میکردند، نکوهش میکند؛ یعنی اینکه هر کس متناسبِ توان خود مسئولیت دارد. (الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات.)
4- استفاده از ابزار و امکانات: باید ابزار و امکانات هر مسئولیتی در اختیار مسئول قرار گیرد. وقتی حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث شد، دست نیاز به درگاه خداوند بلند کرد و عرض کرد: پروردگار من! برای مأموریتی که به دوشم گذاشتی؛ یعنی مبارزه با رژیم فرعونی و نجات مردم و تشکیل نظام عدل، این امکانات را از تو میخواهم:
• سینهای فراخ و حوصلهای زیاد (رب اشرح لی صدری)؛
• تسهیل در کار (و یسرلی امری)؛
• باز شدن گره از زبان (و احلل عقده من لسانی)؛
• موافقت با وزارت برادرم هارون (و اجعل لی وزیراً من اهلی. هارون اخی).
پاسخ آمد از آسمان که با خواستههایت موافقت شد؛ (قال قد اوتیت سؤلک یا موسی).
و در سورۀ حدید میفرماید: ما پیامبران را با دلائل و معجزات فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم (لقد ارسلنا رسلنا ...).
5- پذیرش مسئولیت توسط مسئول: مسئولیت عملکرد هر کس بر عهدۀ خود اوست. قرآن کریم با لحنهای مختلف این مطلب را بیان میفرماید. گاهی می گوید: «ولاتسئلون عما کانوا یعملون» دربارۀ عملکرد دیگران از شما نمیپرسند. گاهی میفرماید: «و لا تزر وازره وزر اخری»؛ بار دیگر را کس دیگر حمل نمیکند (هرکس بار خود را).»
6- مسئولیت همراه با نظارت: واگذاری مسئولیت باید با نظارت همراه باشد. قرآن کریم میفرماید: ما شما را زمامداران زمین قرار دادیم تا بنگریم چگونه عمل میکنید. (ثم جعلناکم خلائف فی الارض من بعدهم لننظر کیف تعملون.)
7- حمایت از مسئول: هرگاه مسئولیتی به کسی واگذار میکنید، از او حمایت کنید. خداوند به پیامبر عزیز اسلام میفرماید: آنچه مأموریت داری، آشکارا بیان کن و از مشرکان روی گردان (به آنها اعتناء نکن) ما شر استهزاءکنندگان را از تو دفع میکنیم. (ثم جعلناکم خلائف فی الارض من بعدهم لتنظر کیف تعملون. انا کفیناک المستهزئین.)
آری، به نسبت مسئولیت جهانی و دشوار پیامبر بزرگ اسلام، حمایتهای الهی نیز از آن حضرت بیشمار است؛ در یتیمی خدا به او ما را داد (أ لم یجدک یتماً فاوی)، تحیّر او را برطرف کرد (و وجدک ضالا فهدی)، فقر او را برطرف کرد (و وجدک عائلاً فاغنی)، فشار روحی را از او برداشت (الم نشرح لک صدرک)، اگر روزی مجبور به ترک وطن شد، روزگاری با عزت مکه را برایش فتح کرد. اگر روزی هر چه گفت، گوش نکردند، روزگاری مردم دستهدسته وارد اسلام شدند؛ (یدخلون فی دین الله افواجا). قبلهای که او بپسندد، مرحمت فرمود؛ (فلنولینک قبله ترضاها). کوثری مثل فاطمه(س) به او مرحمت فرمود؛ (انا اعطیناک الکوثر)، در ماجرای غدیرخم او را از شر مردم حفظ کرد (و الله یعصمک من الناس).
هر کجا مخالفان پیامبر(ص) را تضعیف میکردند، خداوند پاسخ میداد: (علمه شدید القوی). آنها میگفتند او شاعر است، خداوند پاسخ میداد: (ما علمناه الشعر). آنها نسبت جنون میدادند؛ خداوند میفرمود: (ما انت بنعمه ربک بمجنون).
بارها پیام میداد: ای رسول، از دلتنگی تو در برابر مخالفان آگاهیم (و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون.)
8- گرفتن تعهد از مسئول: وقتی به کسی مسئولیتی میدهید، از او تعهد بگیرید.
قرآن کریم دربارۀ رسالت انبیاء میفرماید: خداوند از آنها تعهد سخت گرفت. (و إذ أخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح و ابراهیم و موسی و عیسی ابن مریم و أخذنا منهم میثاقاً غلیظا.)
قرآن مردان سختگیری که عزم جدایی و طلاق دارند را به یاد پیمان محکم زناشویی و تعهداتی که دادهاند میاندازد تا از مسئولیتی که پذیرفتهاند غفلت نکنند. (و کیف تأخذونه و قد افصی بعضکم الی بعضٍ و اَخذن منکم میثاقاً غلیظا.)
«و چگونه مهریه زنان را بازپس میگیرید در حالی که شما با
یکدیگر تماس و آمیزش داشتهاید و آنها (هنگام ازدواج) از
شما پیمان محکمی گرفتهاند.»
9- عدم خیانت در واگذاری مسئولیت: مسئولیتها امانتهای الهی هستند، در واگذاری آنها اگر دچار خطا شوید و یا به عمد به غیر صالح واگذار کنید، خیانت کردهاید؛ (ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها.)
مولای متقیان امیر مؤمنان(ع) به کارگزار مصر مالک اشتر، رهنمودهای مهمی دارند که به دو نمونۀ آنها اشاره میشود:
برای فرماندهی سپاه کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خدا و پیامبر و امام تو بیشتر و دامن او پاکتر، شکیبایی او برتر از کسانی که دیر به خشم آید و عذرپذیرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان با قدرت برخورد کند. درشتی او را به تجاوز نکشاند و ناتوانی او را از حرکت باز ندارد.
سپس از میان مردم برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن. کسانی که مراجعه فراوان آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد و در اشتباهاتش پافشاری نکند و بازگشت به حق پس از آگاهی برای او دشوار نباشد. طمع را از دل ریشه کن و در شناخت مطالب با تحقیق اندک رضایت ندهد و در شبهات از همه بااحتیاطتر باشد و در یافتن دلیل، اصرار او از همه بیشتر باشد و از مراجعۀ پیدرپی شاکیان خسته نشود و در کشف امور از همه شکیباتر و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه قاطعتر باشد. کسی که ستایش فراوان او را نفریبد و چربزبانی او را منحرف نسازد، و چنین کسانی بسیار اندکاند.
قرآن میفرماید: از سپردن مسئولیتهای اقتصادی به افراد سفیه (افراد غیر راشد) جلوگیری کنید؛ (و لاتؤتوا السفهاه اموالکم.)
پذیرش مسئولیت
از آنجا که فسلفه آمدن ما به این جهان پذیرش مسئولیت است و خداوند نوعی توانایی به ما مرحمت فرمود که باری که آسمان و زمین و کوهها نتوانستند به دوش کشند، ما اعلام آمادگی کردیم که میتوانیم این بار مسئولیت را به دوش گیریم؛ (انا عرضنا الامانه علی السماوات و الارض و الجبال فابین أن یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان.)
پس پذیرش مسئولیت یک افتخار است. شخصیتی مثل یوسف صدیق وقتی شرایط را فراهم میبیند، حتی صبر نمیکند به او پیشنهاد اداره امور اقتصادی کشور بزرگی مثل مصر را بدهند، خودش اعلام کرد که: (قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم) منتها باید مسئولیت را بپذیرد که متعهد (حفیظ) و متخصص (علیم) باشد.
در مورد پذیرش مسئولیت نیز باید به نکات زیر توجه داشت:
1- خداترسی انسان را مسئولیت پذیر میکند. قرآن کریم سرگذشت بنیاسرائیل را اینگونه شرح میدهد که حضرت موسی به قومش فرمود به شکرانۀ اینکه خداوند نعمت نبوت و حکومت به شما ارزانی داشته، اکنون که جباران به سرزمین شما حمله کردهاند، برخیزید و از کیان خود دفاع کنید. بنیاسرائیل که راحتطلبی شیوه آنها شده بود، به رهبر خود گفتند: «ای موسی! ما هرگز وارد این میدان نمیشویم. تو و خدایت بروید و جنگ کنید، ما اینجا نشستهایم.»
آری، در این شرایطی که اکثریت قاطع مردم تن به مسئولیت سخت جنگ نمیدادند، قرآن میفرماید: «دو نفر از مردانی که از خدا میترسیدند و خداوند به آنها نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند شما وارد دروازههای شهر آنان شوید، هنگامی که وارد شدید، پیروز خواهید شد و بر خدا توکل کنید، اگر ایمان دارید.»
2- شرط اول مسئولیت پذیری، علم و آگاهی است.
خداوند به پیامبر عزیز اسلام میفرماید: بعد از اینکه آیات بر تو نازل شد، دیگر مخالفان طرفی نمیبندند. دعوت را آغاز کن. ( و لا یصدنک عن آیات الله بعد اذ انزلت الیک و ادع الی ربک و لا تکونن من المشرکین.)
3- احساس تکلیف و پاسخگویی در پیشگاه خداوند، یکی از عوامل مسئولیتپذیری است.
در ماجرای پُر درس روز شنبه که در چند جای قرآن آمده، یهودیانی که مکلف بودند روزهای شنبه صید نکنند، با حیلههای مختلف از فرمان الهی سر باز زدند و فقط به منافع خود فکر میکردند. قرآن کریم میفرماید: «به یادآور هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر) گفتند: چرا جمعی را اندرز میدهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد یا به عذاب شدید گرفتار خواهد ساخت (آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند) گفتند: برای اعتذار در پیشگاه پروردگار شماست، به علاوه شاید آنها (بپذیرند و از گناه باز ایستند و) تقوا پیشه کنند.»
4- مشکلات نیز زمینۀ مسئولیتپذیری را فراهم میکند. تا بار انسان سنگین نشود، متوجه مسئولیت خود نمیشود. قرآن کریم میفرماید: او خدایی است که شما را از یک گوهر آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت که با وجود آن به کارهای خود ادامه میداد و چون سنگین شد، هر دو از پروردگار خود خواستند اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود (فلما اثقلت دعوا الله ربهما لئن اتیتنا صالحا لنکونن من الشاکرین.)
آری، همۀ ما مانند زنان باردار وقتی سنگینی بار مشکلات را حس کردیم، خود را برای به سامان رساندن آن آماده میکنیم و از خدای خود کمک میطلبیم.
5- اگر مردم نسبت به ما ذهنیتی دارند، قبل از پذیرش مسئولیت ذهن مردم را پاک کنیم.
وقتی زمامدار مصر خواست مدیریت اقتصاد کشور را به یوسف صدیق واگذار کند، فرمان داد که او را نزد من بیاورید؛ ولی هنگامی که فرستاده به نزد یوسف(ع) آمد، حضرت گفت: به سوی صاحبت بازگرد و از او بپرس ماجرای زنانی که دستهای خود را بریدند چه بود؟ که خدای من به نیرنگ آنها آگاه است. پادشاه آن زنان را طلبید و گفت: هنگامیکه یوسف را به سوی خویش دعوت کردید، جریان کار شما چه بود؟ گفتند: منزه است خدا، ما هیچ عیبی در او نیافتیم. در این هنگام همسر عزیز مصر گفت: الآن حق آشکار گشت؛ من بودم که او را به سوی خود دعوت کردم و او از راستگویان است. این سخن را به خاطر آن گفتم تا بداند من در غیاب او به او خیانت نکردم و خداوند مکر خائنان را هدایت نمیکند.
میبینید که حضرت یوسف(ع) نه برای تسویه حساب شخصی، بلکه برای پاک کردن اذهان عمومی این اقدام را انجام داد.
6- ذکر قابلیتها و تواناییهای خود در پذیرش مسئولیت مذموم نیست.
حضرت یوسف(ع) تواناییهای خود را اعلام کرد.
7- مسائل عاطفی ما را از مسئولیتهای اجتماعی باز ندارد.
زمانیکه حضرت یوسف(ع) منزلتی پیدا کرد، کشور مصر وضع آشفتهای داشت و باید هر چه زودتر برای نجات مردم فکری میشد؛ لذا حضرت یوسف(ع) حالا که منزلتی پیدا کرده و از زندان آزاد شده بود، تقاضای دیدار والدین نکرد، بلکه مسئولیت خزانهداری را تقاضا کرد.
8- کسی که مسئولیتی را میپذیرد، اصول ایمنی را باید حفظ کند.
قرآن کریم میفرماید: اصحاب کهف وقتی به قدرت الهی از خواب سیصد ساله بیدار شدند، کسی را از میان خود انتخاب کرده و به او مسئولیت دادند به شهر رفته و غذایی تهیه کند؛ اما گفتند: این مأمور باید مراقبتهای لازم را داشته باشد (فابعثوا أحدکم بورقکم هذه الی المدینه فلینظر ایها ازکی طعاما فلیاتکم برزق منه و لیتلطف ولایشعرن بکم احدا.)
9- مسئولیتهای اجتماعی ما را از مسئولیتهای خانوادگی باز ندارد.
از تجربیات دوران پس از انقلاب، نارضایتی خانوادهها از بیتوجهی همسران خویش نسبت به آنهاست. قرآن کریم در ستایش حضرت اسماعیل(ع) میفرماید: (و کان رسولا نبیا و کان یامر اهله بالصلاه و الزکاه و کان عند ربه مرضیا.)
«او پیامبری بزرگ برای مردم بود و خانواده خویش را
بهطور پیوسته به نماز و زکات سفارش میکرد.»
مسئولیت گریزی
موضوع مهمی که در باب مسئولیت قرآن کریم برآن تکیه میکند، فرار از مسئولیت است. اساساً یکی از دلائل انکار معاد که در آیات فراوان آمده، فرار از مسئولیت است. در این قسمت هم نظر شما را به نکاتی جلب میکنیم:
1- جبرگرایی بهانهای برای فرار از مسئولیت است.
قرآن کریم در بحث انفاق به ضعفا و بینوایان میفرماید: هنگامی که به آنان گفته شود از آنچه خدا روزی کرد انفاق کنید، کافران به مؤمنان میگویند: آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد؛ (من لو یشاء الله اطعمه.)
و در جای دیگر انحراف شرک خود را به خدا نسبت داده، میگویند: (لو شاء الله ما اشرکنا)
2- بعضی به بهانه سختی کار شانه خود را از بار مسئولیت خالی میکنند.
پس از آنکه خدا دربارۀ سرپرستی یتیمان توصیه هایی .... عده ای رابطه خود را با یتیمان قطع کردند. خداوند فرمود: (ویسئلونک عن الیتامی قل اصلاح لهم خیر و إن تخالطوهم فاخوانکم و الله یعلم المفسد من المصلح.)
3- مدیران ارشد باید در محاسبات خود احتمال فرار بعد از مسئولیت را بدهند.
قرآن کریم در ماجرای طالوت و جالوت که مردم نزد پیامبر آمدند با هیجان از او خواستند تا فرماندهی معرفی کند تا به جنگ دشمن بروند. پیامبر الهی فرمود: (هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الا تقاتلوا.)
«شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود
(سرپیچی کنید) در راه خدا جهاد نکنید.»
اتفاقاً همینطور هم شد. وقتی جالوت با همراهان خود جهاد کردند. در چند مرحله، بسیاری نافرمانی کردند و امتحان بدی دادند.
4- دلبستگیهای مادی و روابط اجتماعی یکی از بهانههای گریز از مسئولیت است.
قرآن کریم میفرماید: «ای رسول ما، بگو اگر پدران، فرزندان و بچهها و همسران و طایفه شما و اموالی که بهدست آوردهاید و تجارتی که از کسادشدنش میترسید و خانههایی که به آن علاقه دارید در نظر شما از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبران را هدایت نمیکند.»
5- شانه خالی کردن از بار مسئولیت، موجب بدفرجامی و از دست دادن شناخت صحیح میشود.
قرآن کریم در مورد کسانی که از جهاد تخلف میکنند، میفرماید: «راه مؤخذه تنها به سوی کسانی باز است که از تو اجازه میخواهند در حالیکه توانگران آنها راضی شدند که با متخلفین (زنان، کودکان و بیماران) باشند و خداوند بر دلهایشان مهر نهاده، به همین جهت چیزی نمیدانند. (انما السبیل علی الذین یستاذنونک و هم اغنیاء رضوا بأن یکونوا مع الخوالف و طبع الله علی قلوبهم فهم لایعلمون.)
6- لجاجت مردم و تنها گذاشتن نیز بهانهای برای گریز از مسئولیت میشود.
خداوند پیامبرش را فرمان میدهد که در صورت سرپیچی مردم، تو رسالتت را انجام بده و بدان که خداوند نسبت به بندگان بیناست. (فان اسلمو فقد اهتدوا و ان تولوا فانما علیک البلاغ و الله بصیر بالعباد.)
7- هنگام پذیرش مسئولیت، موانع را مطرح و نقاط ضعف خود را بیان کنیم.
در داستان حضرت موسی(ع)، زمانی که حضرت در راه مصر به پیامبری مبعوث شد و مأموریت یافت تا با فرعون به مبارزه پردازد، حضرت ماجرای قتلی را که سالها قبل انجام داده بود را مطرح کرد و ضعفی که در زبان (گویا) داشت را بیان کرد و درخواست کرد برادرش هارون که بیانی فصیحتر دارد را به کمک او بفرستد. ( و یضیق صدری و لا ینطلق لسانی فأرسل الی هارون. و لهم علی ذنب فأخافُ ان یقتلون.)
8- ادامۀ رویۀ پیشینیان یکی دیگر از بهانههای مسئولیتگریزی است.
قرآن کریم میفرماید: وقتی به آنها گفته شود از آنچه خدواند نازل کرده است، پیروی کنید، میگویند: «نه» ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی میکنیم. آیا اگر پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت یافتند، باز از آنها پیروی خواهند کرد؟
9- علم خداوند به امور، از ما سلب مسئولیت نمیکند.
قرآن کریم در رابطه با زنان مهاجری که از مکه به مدینه میآمدند و اظهار ایمان میکردند و احتمال اینکه جاسوسی بین آنها باشد، فرمان به امتحان آنها میدهد، گرچه همه میدانیم خداوند از دلها باخبر است که چه کسی ایمان واقعی دارد و چه کسی ندارد؛ اما ما مسئولیت خود را باید انجام دهیم.
(یا ایها الذین آمنوا أذا جاءکم المؤمنات مهاجرات
فامتحنوهن الله علم بایمانهن.)
10- شرایط جوی و سردی و گرمی هوا هم میتواند بهانۀ فرار از مسئولیت باشد.
قرآن مجید دربارۀ متخلفین از جنگ تبوک میفرماید:
«فرح المخلّفون بمقعدهم خلاف رسول الله و کرهوا ان
یجاهدوا بأموالهم و أنفسهم فی سبیل الله و قالوا لاتنفروا
فی الحرّ قل نار جهنم اشد حرّا لو کانوا یفقهون.»
«تخلفجویان از جنگ تبوک، خوشحال شدند از مخالفت
با رسول خدا و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود
در راه خدا جهاد کنند و گفتند: «در این گرما به سوی میدان
حرکت نکنید، به آنان بگو: آتش دوزخ از این هم گرمتر است
اگر میدانستند.»
در آیهای دیگر، بعضی، دختران زیباروی رومی را بهانۀ جبهه نرفتن اعلام میکردند و میگفتند: اگر چشم ما به آنان بیفتد، به فتنه و گناه میافتیم.
ملاحظه میکنید که بهانه برای فرار از مسئولیت بسیار است که به بعضی از آنها شاره شد. بیاییم و مسئولیتها را جدی بگیریم و بدانیم که شیطان وسوسهگر هیچ مسئولیتی را در قیامت به عهده نخواهد گرفت. او در روز قیامت اعلام میکند: (ربنا ما اطغیته)؛ پروردگارا، من او را به طغیان وا نداشتم، (ولکن کان فی ضلال بعید)؛ خود او در گمراهی دور و درازی بود.