مقالات
"ادب" زیربنای ساختار همهٔ فضائل و مکارم اخلاقی
خلاصه :
رضا فرهادیاناساس شکوفایی آموزش و پرورش در جامعهٔ اسلامی به شناخت ارزشهای متعالی کاربردی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی وابسته است. بخش حساس سالهای اولیهٔ زندگی کودک در خانواده و پس از آن در اولین نهاد اجتماعی برای تربیت، یعنی مدرسه، که دورهٔ شکلگیری شخصیت نوآموز است سپری میشود. پس از خانواده مهمترین سالهای کودکی و نوجوانی در مدرسه میگذرد. در این مرحله کودک وارد مرحلهٔ اطاعت و سپس وزارت میشود. شناخت ویژگیها و عوامل اصلی تأثیرگذار در ساختار شخصیت نوآموز و برنامهریزی برای آن، نقطهٔ تحول و زیر ساخت در نظام آموزش و پرورش است. بنابراین براساس آموزههای دینی، مقدمات رشد و پرورش و شکلگیری شخصیت آدمی از همان روزهای نخست حیات و حتی پیش از تولد آغاز میگردد و آثار آن تا آخرین لحظات حیات باقی می ماند. این شکلگیری در سالهای نخستین زندگی، به ویژه دوران کودکی و نوجوانی، به صورت صورت ویژگیهای روحی و روانی و در رابطه با مناسبات اجتماعی، بروز میکند.
تغییر و تحول در نظام ساختاری آموزش و پرورش کشور باید در واقع توجه به تغییر در عناصر مهم تأثیرگذار در نظام شخصیت انسان در طول دوران مهم رشد به خصوص خانواده و در نظام آموزشی و تربیتی مدرسه اتفاق بیفتد. مهمترین عنصر تحول که در این دوره باید بسیار مورد توجه واقع شود و از طرف اولیلی دین هم بر آن تأکید فراوان شده است، "ادب" است.
"ادب" مقدمه و زمینهساز کسب تمام فضائل و ارزشهای اخلاقی و دینی در تمام طول دوران رشد است و در بیشتر روایات و توصیههای دینی ما، به جای تربیت، از رهنمود "ادب" استفاده شده است. محصول تربیت انسان در نظام تعلیم وتربیت اسلامی، یافتن هویت "انسان مؤدب" است. "ادب" زیربنای ساختار همهٔ فضائل و مکارم اخلاقی است که اگر از ابتدای رشد و پرورش انسان به آن توجه نشود، سایر آموزههای دینی و اخلاقی هم به فراموشی سپرده خواهد شد.
عقل هم که ازسرمایههای مهم انسان است، به ادب محتاج است و اگر کسی "ادب" نداشته باشد از عقلش هم بهرهای نمیبرد. قال علی(ع): هر چیزی نیازمند عقل است و عقل نیازمند ادب است.
چون پایه دین بر عقل است، حتی اگر آموزههای دینی را هم یاد گرفته باشد، اگر بخواهد دیندار واقعی باشد نیازمند "ادب" است؛ کسی که ادب ندارد عقل هم ندارد.
در فرهنگ اسلامی واژهٔ تربیت چندان به کار برده نشده و آنچه در نظر اولیای دین برای رشد و پرورش شخصیت مؤمن مطرح بوده، "ادب" است. چرا که ادب اساس شخصیت فرد مؤمن و مسلمان را پایهریزی میکند. اگر انسان ادب نداشته باشد، در حالی که تمام احکام و عبادات و فضائل دینی را هم بداند، شایستهٔ تکریم نیست، زیرا به مقدمات "ادب حضور" در پیشگاه ربالعالمین راه نیافته است.
اساس شکوفایی آموزش و پرورش دینی منوط به کسب و رعایت ادب و اخلاق توسط پیروان آن مکتب است. جامعهای که از "ادب" تهی باشد، حتی اگر تمام ظواهر احکام دینی را هم رعایت کند، ساختار بنای آن متزلزل و درهم شکسته است. جامعهای که در آن حریم کوچک و بزرگ، احترام اعضای خانواده، استاد و مربی و ... از بین رفته باشد، قابل دوام نیست.
مشکلات رفتاری و اخلاقی امروز افراد جامعه و کسانی که در موقعیتها و مقامات رسمی دولتی و غیردولتی قرار گرفتهاند به ترتیب دوران خردسالی در خانه و مدرسه برمیگردد. بنابراین "ادب" مهمترین زیرساخت دینی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی است. اگر به این موضوع توجه نشود، تعلیم آموزههای دینی و برنامههای پرورشی و اقدامات و فعالیتهای دیگر بازدهی چندانی نخواهد داشت.
انسان به میزانی ارزش و قدر و قیمت پیدا میکند که شاخصهٔ "ادب" در او پررنگتر باشد.
عیار سنجش ارزش افراد"ادب" است. ادب داشتن شاخصهٔ ایمان و مؤمن است. وسیلهٔ تقرب به خدا و محبوبیت نزد وی و زمینهساز "ادب" حضور در پیشگاه باری تعالی است. بنابراین، مهمترین عامل زمینهساز و تأثیرگذار در تشکیل ساختار شخصیت انسان که به فرایند تفکر، رفتار و اعمال، در مواجهه با خلق و خالق و رشد معنویت و دینداری واقعی منجر میشود، "ادب" است.
امام صادق(ع) فرمودند که: اگر از عمرت دو روز باقی مانده است، روز اول را به ادب بپرداز تا برای روز باقیمانده کمک بگیری.
از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم ماند از لطف حق
پیامبر اکرم(ص) فرمود: فرزند در هفت سال اول سید و آقا و در هفت سال دوم مطیع و فرمانبردار و در هفت سال سوم وزیر و مسئول است بعد فرمودند بگذار فرزندت هفت سال اول بازی کند و هفت سال دوم "ادب" شود و هفت سال بعد او را همراه و مشاور خود قرار بدهید.