
مقالات
مدارس اسلامی میتوانند پیشگام تحول بنیادین شوند
سید باقر پیشنمازی، پژوهشگر تربیت دینی و مسائل فرهنگی
خلاصه :
تربیت سیاسی دانشآموزان از وجوه تمایز نظام تعلیم و تربیت ما با کشورهای وابسته به استکبار در منطقه است.لطفاً ضمن معرفی قدری از سوابق علمی و اجرایی خود را برای دوستداران تعلیم وتربیت اسلامی بیان فرمایید.
سید باقر پیشنمازی کارشناسارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی و پژوهشگر تربیت دینی و مسائل فرهنگی هستم و سلسله مقالاتی در این زمینه ارائه دادهام.
سوابق اجرایی در وزارت آموزش و پرورش:
معاون پرورشی و تربیت بدنی وزارت
مدیر کل آموزش و پرورش استان مازندران
معاون پرورشی و تربیت بدنی مازندران
مدیر کل کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان منطقه مازندران- سمنان - گلستان
وزارت ورزش و جوانان:
معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت
سازمان صدا و سیما
مدیر شبکه قرآن و معارف سیما و دبیر شورای معارف سازمان
مدیر کل صدا و سیمای خراسان رضوی
مدیر کل صدا و سیمای استان فارس
شورای عالی انقلاب فرهنگی
عضو شورای مهندسی فرهنگی
عضو شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآن
عضو کمیته سبک زندگی اسلامی
عضو شورای فرهنگ عمومی
همانگونه که مطلعید سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش توسط مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) به مسئولان ذیربط ابلاغ شده است. جنابعالی چه پیشنهادات راهبردی برای تحقق سیاستهای یادشده دارید و به نظر شما مسئولان وزارت آموزش و پرورش به چه نکات کاربردی در این ارتباط میبایست اهتمام داشته باشند؟
"باور" فراتر از قبول است. بر فرض این که رأس وزارت، سیاستهای ابلاغ شده را باور داشته باشد، مدیرانی را میبایست منصوب میکرد که همهی آنان سیاستهای یاد شده را باور میداشتند.
در این صورت تا حدودی امیدواری ایجاد میشد که زیر ساختهای لازم برای تحقق آنها ایجاد شود.
اگر خشت اول در دولت جدید در این وزارت درست نهاده میشد، تجدید نظر در مورد شاخصهای فعلی براساس سند تحول و سیاستهای ابلاغی، و در مرحلهی بعد برنامهریزی براساس شاخصهای جدید مورد انتظار بود.
رئیس جمهور محترم که در تاریخ 5/8/1392 در سخنان خود در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بودند: ما موظف هستیم رهنمودهای مقام معظم رهبری را اجرائی کنیم، اکنون در آستانهی اولین سالگرد شروع به کار دولت یازدهم، دستور دهند بررسی شود چند درصد از چشم انداز سند تحول و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری برنامهریزی و محقق شده است و آن گاه 75% از فرصت باقیماندهی دولت یازدهم در آموزش و پرورش را پیشبینی نمایند و در مورد انتخاب خود برای رأس مهمترین و زیربناییترین دستگاه اجرایی کشور، داوری نمایند.
به نظر شما برای پویایی نظام آموزش و پرورش چه راهبردهایی را می¬بایست برنامهریزان ملحوظ نظر قرار دهند و با نگاه آسیب¬شناسی به این موضوع آیا این نظام در حال حاضر از پویایی برخوردار است؟
تجدیدنظر در شاخصهای گزینش و آموزش و ارتقاء نیروی انسانی، نظام تربیت معلم و مربی و مدیر و همچنین برنامهریزی درسی و اصلاح آن براساس راهبردهای سند تحول و سیاستهای ابلاغی. نظام فعلی هنوز از پویایی لازم برخوردار نیست و باید به آن سمت حرکت کند.
رشد عقلانی و بینش دینی و سیاسی و اجتماعی دانش¬آموزان در راستای تحقق تربیت دینی این عزیزان امروز دغدغه دلسوزان تعلیم و تربیت اسلامی است. به نظر جنابعالی چالش¬های اساسی اجرایی¬شدن این موضوع چیست؟ چه پیشنهادی برای معلمان، مربیان و کارشناسان برنامه¬ریز این موضوعات دارید؟
چالش اصلی این است که وزارت آموزش و پرورش نمیدانست و اکنون هم نمیداند که: دانشآموز کیست؟ تربیت دینی چیست؟ و چگونه محقق میشود؟!
برنامهریزانی که فارغالتحصیل رشتههای مختلف علوم انسانی مبتنی بر انسانشناسی غربی هستند، سند تحول را هم که به آنها بسپارید یا اجرا نمیکنند یا اول براساس نگرش خود استحاله میکنند و بعد نمایشی از اجرا و مصاحبه و اعلام!
معاون پرورشی و تربیت بدنی(عنوانی که قانون ذکر کرده است) در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تعلیمات دینی را با تربیت دینی اشتباه گرفته بود و لذا همهی برنامههای خود را برای تعلیمات دینی گذاشت!
کاری که به عهدهی معاونت آموزشی بود و لذا با احساس ناکارآمدی تربیتی، مربیان با انگیزه و توانمندی که در اثر تبعیت محض از برنامههای ابلاغی ستاد، حاصلِ چشمگیری به دست نیاورده بودند و هر روز شاهد گسترش آسیبپذیری دانشآموزان بودند، یکی پس از دیگری حوزهی پرورشی را ترک کردند!
اکنون در قدم اول، لازم است "نظام تربیت دینی" در چارچوب سند تحول تدوین گردد و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد و سپس براساس نظام یاد شده، دانشکدهی تربیت مربی تأسیس شود و گزینش مربی بر اساس "کشف استعداد" از بین دانشآموزان و نه انتخاب از بین "مراجعان" صورت گیرد. و قبل از بررسی ظرفیتهای اکتسابی افراد، توانمندیهای ذاتی آنان برای این مسئله ظریف و مهم مورد ارزیابی و سنجش واقع شود.
به نظر شما تربیت سیاسی دانشآموزان به چه میزان ضرورت جامعه ماست؟
تربیت سیاسی بعد از تربیت دینی اهمیت پیدا میکند و در ادامهی آن است.
وزارت آموزش و پرورش نظام اسلامی نمیخواهد مثل نظام قبلی، دانشآموزان را بیخبر و ناآگاه پرورش دهد، اما اصولاً در دنیای ارتباطات و دسترسی آزاد به اطلاعات، به کارگیری فریب و نیرنگ و تحریف حقایق برای غافلسازی نوجوانان و جوانان از فرصتها ازشیوههای رایج دشمنان جهان اسلام است، بنابراین تربیت سیاسی و اجتماعی دانشآموزان، به امری خطیر و اجتنابناپذیر تبدیل شده است. اهداف تربیت سیاسی دانشآموزان از وجوه تمایز نظام تعلیم و تربیت ما با کشورهای وابسته به استکبار در منطقه است.
البته بعد از تربیت سیاسی، تربیت اقتصادی دانشآموزان نیز از موارد مهم و زیر بنایی تلقی میشود. تربیت اقتصادی یکی از محملهای مهم جذاب و کارآمد تربیت دینی است.
مهمترین مسائلی که در تربیت سیاسی میبایست برنامهریزان در حوزه ستاد و مدیران و معلمان در صف به آن اهتمام داشته باشند چیست؟
تربیت سیاسی از تربیت حزبی کاملا متمایز است. از ظرفیتهای مناسب برای ایجاد اقبال در دانشآموزان، آشناسازی آنان با تاریخ اسلام و رجالِ جریانساز و نقشآفرین، است و در مرحلهی بعد موضوع سپاری برای بررسی سیرهی امام خمینی(ره) و اصحاب راستین بنیانگذار انقلاب اسلامی و تحلیل تاریخ انقلاب است و سپس آینده پژوهی در ابعاد ملی و بینالمللی رسالت انقلاب و طرح و نقشهی دشمنان و فتنهشناسی مکمل موارد یاد شده میباشد. نقش سپاری در حوزهی مسائل سیاسی اجتماعی نیز در محدودهی ظرفیتهای دانشآموزی، باید در کنار یک راهنمای مجرب صورت گیرد.
برای اجرایی شدن نظریه تربیتی اسلام در مدارس، چه توصیه¬ها و راهبردهایی میبایست مورد توجه قرار گیرد؟
اضافه بر موارد فوق الذکر آموزش و باورمندی معلمان، مدیران و برنامهریزان در مسئلهی تربیت سیاسی دانشآموزان از جمله تمهیدات مهمی است که لازم است مورد توجه واقع شود و اصولاً جای یک شبکهی ارتباطی فعال برای اطلاعرسانی حرفهای در جامعهی بزرگ آموزش و پرورشی خالی است! و مورد غفلت واقع شده است.
به نظر شما چالشهای تحقق تعلیم و تربیت اسلامی در سطح مدارس چیست؟
ساختار غیر اسلامی نظام تعلیم و تربیت فعلی و ناکارآمدی نظام گزینش و تربیت نیروی انسانی و برنامهریزی درسی، غفلت از پیش نیازهایی مثل مخاطبشناسی و اعتمادسازی و درک صحیح از دانشآموز و راههای شکوفاسازی استعدادهایش، از موارد قابل توجه است.
مقام معظم رهبری مدظهالعالی در دیدار معلمان به چند موضوع محتوایی همچون؛ یاد دادن تفکر، آموزشهای رفتاری و اخلاقی، سبک زندگی را مطرح نمودند لطفاً ضمن تبیین موضوع، پیشنهادات راهبردی خود را بیان فرمایید.
از لوازم پرورش فکری و ارتقاء قدرت تفکر این است که در ساختار بعد از تحول، دانشآموز قدرت انتخاب، اختیار و تصمیم داشته باشد. همان چیزی که خداوند در آفرینش برای انسان لحاظ کرده است.
فرزندان ما باید بتوانند تصمیم بگیرند و نتیجهی تصمیم خود را ارزیابی کنند. چه نتیجه مثبت باشد و چه منفی، به مقدمات (صغری – کبری) تصمیم خود بیندیشد و ببیند اگر نتیجهی مطلوبی به دست نیاوردند در کجای مقدمات و محاسبات دقت نکرده بودند و به آن فکر کنند، و در مرحلهی بعد آن را تصحیح کنند. گاهی لازم است دانشآموز در شرایط نیاز و اضطرار قرار گیرد تا ناگزیر شود فکر خود را به کار گرفته و راه حلی برای گریز از اضطرار پیدا کند، البته اضطراری در اندازهی آزمون و پرورش تفکر و تعقل یک دانشآموز.
اما در مدارس فعلی ما غالباً اینگونه است که در اکثر مراحل از ثبتنام تا فراغت از تحصیل، اختیار مطلق و تصمیمگیریها از سوی اولیاء مدرسه صورت میگیرد و دانشآموز مثل یک روبات باید تسلیم محض، برنامهای باشد که به او دیکته میشود. این وجه غالب است، استثنائات را نمیتوانیم به حساب نظام فعلی آموزش و پرورش بگذاریم.
آموزشهای مدارس، غالباً آموزشهای گفتاری است و فقط جمجمه و حافظهی دانشآموزان را هدفگیری میکند! و لذا کم تأثیر و گاهی بیتأثیر است.
فرزندان ما بیشتر تحتتأثیر دریافتهای بصری خود هستند تا دریافتهای سمعی. از نظام فعلی تعلیم و تربیت حتی مدارس خاص باید پرسید که چقدر برای چشمها خوراک تولید میکنند؟ و چقدر برای گوشها؟!
امیرالمومنین علی علیه السلام در حکمت 92 نهجالبلاغه میفرمایند:
أَوْضَعُ اَلْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اَللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی اَلْجَوَارِحِ وَ اَلْأَرْکَانِ
کم ارزشترین دانش، دانشى است که بر سر زبان متوقف است، و برترین علم، علمى است که در رفتار آشکار میشود.
با توجه به تجربیاتی که جنابعالی دارید، به نظر شما مهمترین راهبردهایی که معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش و به تبع آن استانها، مناطق و مدارس برای تحقق تحول بنیادین میبایست مورد توجه قرار دهند چیست؟
در ستاد، لازم است قانون احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی و آئین نامهی اجرایی آن که به تصویب هیأت دولت رسیده است، از بایگانی خارج شده و مورد احترام، رعایت و اقدام قرار گیرد. در صف نیز لازم است بازسازی و نوسازی اساسی در نیروی انسانی صورت گیرد. کلیهی مربیان بدون علاقه، خسته و ناتوان آزاد شوند.
مدیران و معاونان مدارس و حتی معلمان براساس شاخصهای نظام تربیت دینی انتخاب شوند. در مورد اصلاح نگرش کلیهی عناصر موثر در ستاد و صف نسبت به دانشآموز – مدرسه – مربی - معلم و پیشنیازهایی از قبیل مقبولیت و محبوبیت و دامنهی نفوذ مربیان و آشنایی با مبانی رشد، پاسخ به صحیح و به موقع به تشخصطلبی دانشآموزان، نقشسپاری عالمانه، تعریف عرصهی عمل برای کلیهی آموزههای پرورشی، دینی و تربیتی و... اقدام شود، و البته آموزشهای مرتبط با موارد ذکر شده انجام پذیرد.
همانگونه که مستحضرید شهیدان بزرگوار رجائی، باهنر و بهشتی برای پیشبرد اهداف انقلاب و اسلام قبل از انقلاب، مدارس اسلامی را تأسیس کردند و بعد از انقلاب هم شخصیت¬هایی با الهام از این الگو برای تربیت سربازان انقلاب و اسلام چنین اقدامی را انجام داده¬اند به نظر شما توسعه¬ی مدارس اسلامی به چه میزان ضرورت جامعه ما است؟
تا زمانی که تحول محقق نشده است، توسعهی مدارس اسلامی نقطهی امیدی برای خانوادههایی است که دغدغهی تعلیم و تربیت فرزندان خود را دارند. مدارس اسلامی هر وقت به وضع موجود خود بسنده کردند و رضایت دادند، نه تنها متوقف میشوند که به قهقرا میروند. و لذا هر سال میبایست چشماندازهای جدیدی راترسیم کنند.
به نظر شما مدرسه اسلامی به چه میزان میتواند راهگشای تحول بنیادین باشد؟ تدوین الگوی مدرسه اسلامی به عنوان تراز فعالیت مدارس به چه میزان ضروری میباشد؟
مدارس اسلامی میتوانند پیشگام تحول بنیادین شوند و با مدلسازی و نمونهسازی عملی، زمینهی توسعهی آن را فراهم آورند.
برای تعالی و توسعه مدارس اسلامی چه پیشنهادی دارید؟
تعریف برنامه برای همهی ظرفیتها و استعدادهای خدادادی دانشآموزان، اعم از فرصتهای درون و برون مدرسهای با هدف هموارسازی رشد آنان.
کسب اطمینان از کارکردهای صحیح تربیتی کلیهی عوامل، عناصر انسانی و محیطی مدرسه و کاهش و توقف ظروف و ساختارهای کمتأثیر و تکراری و بهرهگیری از نظام درختی در تنظیم سلسله مراتب ارتباطی با دانشآموزان صلاحی- رشید و ارشد و نقشسپاری متناسب به آنان.
اگرچه ارتقاء و کارآمدی مدارس بیش از هر عامل دیگری زمینهی توسعهی آن را فراهم خواهد کرد، اما تجارب موفق فعلی میتواند در اختیار مدارس هیأت امنایی و موارد مشابه قرار گیرد و ایفای نقش آنها به عنوان مدارس اقماری کانون مورد بررسی واقع شود.
کانون مدارس اسلامی به منظور تعالی و توسعه مدارس اسلامی تأسیس شده است و استراتژی خود را تحقق تربیت دینی قرار داده است. به نظر شما چه راهبردهایی را برای تحقق این مهم می¬بایست مورد اهتمام قرار داد؟
کانون نیازمند تدوین نظام جامع و تعریف شاخص برای همهی ارکان آموزشی، پرورشی، اداری و خدماتی مأموریت خود است؛ از برنامه و فوقبرنامه تا فرصتهای درون مدرسهای و برون مدرسهای، همگرایی و همافزایی خانواده حتی معماری و موقعیت مدرسه و اشراف متقابل آن، نظام سلامت، ارزشیابی و توسعهی کارگاههای عملی برای کلیهی آموزشهای نظری حتی تعلیمات دینی و زبان فارسی و ... .
مدارس خاص به دلیل اختیارات بیشتر و سرعت عمل بالاتر زودتر از دستگاه بزرگ آموزش و پرورش میتوانند نمونهسازی و گرهگشایی کنند. و لذا از کانون مدارس اسلامی انتظار میرود برای کارآمدی بیشتر در حوزه تربیت دینی شیوه کار خود را در معرض نقد و ارزیابی صاحبنظران قرار دهد و موفقیتهای خود را از طریق مدلسازی برای مدارس مشابه توسعه دهد. ظرفیتهای وجودی و استعدادهای خدادادی فرزندان ما بسیار بیشتر از آن چیزی است که به آن فکر کردهایم.
در پایان اگر مطلب تکمیلی دارید بفرمایید.
در حوزههای فرهنگ و تعلیم و تربیت؛ سند، مستند و نظریههای بسیار تهیه و ارائه شده است. اما مسئلهی تنفیذ و اجرا، چالش اصلی این عرصه است و آن هم علل مشخصی دارد که عمدهترین آن "اشکالات و اختلالات نظام تربیت نیروی انسانی" است، که در کشمکش بین مدیران مقهور انسانشناس اومانیستی و طرفداران انسانشناسی قرآنی و اسلامی، سرگردان مانده است.
در نظام تربیت دینی و آموزههای قرآنی که انسان، انسان را تربیت میکند، کتاب و تکنولوژی و دستورالعمل، کنار انسان از قبل تربیت شده میتواند ایفای نقش کند. همهی مسئله، از انسانشناسی اسلامی و اصلاح نگرش برنامهریزان و مجریان آغاز میشود . والسلام.