مقالات
از مصرفکننده بیبندوبار تا کاربرِ اثرگذار!
نوجوانِ عصر دیجیتال
خلاصه :
«آنچه خواهید خواند را صرفاً به چشم نصیحتهای یک آقا معلم میانسال نگاه نکنید! اینها تجربههای یک برادر بزرگتر است که از سر دلسوزی برای خواهران و برادرانِ نوجوان و عزیزِ خودش نوشته است.»نوجوانی، فرصتی برای تمرین بزرگسالی
در آخرین سالهای قرن بیستم میلادی، یعنی زمانی که احتمالاً پدرومادر شما، نوجوان بودند، شکل و شمایل نوجوانی در چشم مردم خیلی با امروز فرق داشت. در آن روزها نوجوانی بیش از آنکه فرصتی برای سرگرمی و کنجکاوی باشد، زمانی برای تمرین بزرگسالی محسوب میشد. اگر خاطرات عجیبی که از حضور نوجوانان در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میشنوید را با حالوهوا و مطالبات امروز خودتان و رفقایتان مقایسه کنید، متوجه این تفاوتها میشوید. انگار فضای جامعه در این سه دهه بهگونهای تغییر کرده که نهتنها دیگران «نوجوان» را جدی نمیگیرند، بلکه سطح توقع نوجوانان از خودشان هم پایین آمده و گویی نوجوانی از یک معرکه پرحرارت و یک میدان رقابت، به یک تختخواب نرم و راحت تغییر ماهیت داده است!
سِیر دیجیتالی شدن فناوری
گذشته از حالوهوای سیاسی دنیا و اوضاع فرهنگی اجتماعی شهرها و کشورها، به نظر میرسد توسعه «فناوری» و گسترش «رسانهها» اصلیترین عامل این تغییر نقش و ماهیت باشند. اساساً سیر دیجیتالی شدن فناوری و رسانه در این سه دهه، منجر به آزادی تدریجی انسان از برخی محدودیتهای مادی شده است.
اگر پدر شما، وقتی که نوجوان بود، برای یافتن پاسخ یک پرسش ساده، به یک سفر درونشهری تا کتابخانه مرکزی شهر نیاز داشت، شما برای دسترسی به اطلاعاتی هزاران بار بیشتر از پدرتان، فقط به جابه جایی دستتان تا برداشتن یک ابزار دیجیتال متصل به شبکه نیاز دارید! و اگر مادر شما، وقتی که نوجوان بود، برای یک مهمانی دوستانه یا گفت وگوی ساده باید تدارک مفصلی میدید و مقدمات فراوانی میچید، شما با چند کلیک ساده در رسانههای اجتماعی، بیشتر از او با آشناها معاشرت میکنید و راحتتر از او با غریبهها دمخور میشوید! این تغییرات عملی، طبیعتاً اثرات نظری خود را بر جایگاهها، نیازها و وظایف افراد تحمیل میکند.
دنیای بیمکان و بیزمان مجازی که برای حضور در آن حتی به جسمتان نیازی ندارید، آزادیهای شگفتانگیزی به نسل انسان داده که تا پیش از آن در افسانهها آرزویش را میکرد. درج مطلبی در دنیای مجازی و ثبت اثری در رسانههای اجتماعی، بدون عبور از هفتخان نظارت و گزینش و ممیزی و فقط و فقط به میل و اراده شخصی، شما را به ابدیت پیوند میدهد و در حافظه مشترک بشری جاودانه میکند.
پس چرا اینهمه دستاورد سحرآمیز، پایههای سکوی پرتاب نوجوانی را متزلزل کرده است؟ راز این اثر معکوس در چیست؟
تهدیدها و فرصتهای مجازی
اینطور به نظر میرسد که رسانهها، در حالت کلی و فضای مجازی بهطور خاص، ظرفیت عجیبی در بلعیدن وقت انسان و القای حس گیجی و سرخوشی در او دارند. رسانههای نوین این قابلیت را دارند که ذهن انسان را بدون نیاز به جسم او، به خود مشغول کنند. درنتیجه انسان بدون رنجِ تن و بدون ترس از خطر، خودش را در مواجهه با تجربههای بسیار، ارتباطات هموار و لذتهای سرشار مییابد و ناخودآگاه در جهان رسانههای نوین غرق میشود. البته اثر این استغراقِ شیرین بر همه افراد یکسان نیست و «نوجوانان» به خاطر آزادی و استقلال بیشتر نسبت به «خردسالان» و وظایف و تکالیف کمتر نسبت به «بزرگسالان»، بالقوه بیشتر در معرض این گمگشتگی هستند؛ پس باید حسابی مراقب خودتان باشید!
«فضای مجازی واقعاً یک دنیای روبه رشد غیرقابل توقّف است؛ یعنی واقعاً آخر ندارد. هرچه انسان در این فضا پیش میرود، این همینطور ادامه دارد! این فرصتهای بزرگی در اختیار هر کشوری میگذارد، تهدیدهایی هم در کنارش دارد؛ ما بایستی کاری کنیم که از آن فرصتها حداکثر استفاده را بکنیم، از این تهدیدها تا آنجایی که ممکن است خودمان را برکنار نگه بداریم.»(۱)
حواستان باشد که نوجوان بودن در عصر رسانههای دیجیتال، اقتضائاتی دارد که هم باید خودتان بیاموزید و هم باید دوستانتان را از آن آگاه کنید.
از استفاده ناخودآگاه تا انتخاب آگاهانه
شما نوجوانهای قرن بیستویکمی هیچوقت جهان بدون «وب» را ندیدهاید و تصور جهان بدون «ارتباطات همراه» برایتان مشکل است! حتی شکل و شمایل فناوری پیش از اختراع «صفحات لمسی» و «نمایشگرهای نازک»، به نظرتان بسیار قدیمی و عقبمانده میآید!
مثل ماهی که تا وقتی در آب است، آگاهی دقیقی نسبت به آن ندارد؛ شما نیز بهسختی متوجه عمق و گستردگی فضای فناوری و رسانهای که در آن زندگی میکنید، میشوید؛ پس لازم است گاهی از کمی عقبتر به خودتان و امکاناتی که بهراحتی در اختیار دارید نگاه کنید تا اهمیت و جایگاه آنها را در زندگیتان بفهمید. واقعیت آن است که بسیاری از روالهای عادی استفاده شما از رسانهها، نه از روی انتخاب آگاهانه که ناشی از تقلید خوشبینانه از اطرافیان است؛ اطرافیانی که از نظر اندیشهها و افکار و سنوسال و جایگاه و موقعیت اجتماعی، شباهتی به شما ندارند و حتی نوجوان نیستند!
اگر عادتهای رسانهای خودتان را با دقت بررسی کنید، میبینید که چقدر تحت تأثیر بزرگترها و حتی کوچکترها هستید! برخی از عادتهای رسانهای شما هنوز باقیمانده از روزگار طفولیت است و برخی دیگر تحت تأثیر انتخابهای بزرگترها. یادتان باشد که نوجوان هستید و میتوانید انتخابهای خودتان را داشته باشید. انتخابهایی که با نیازهای دوران نوجوانی سازگاری داشته باشد.
آینده را ببینید
فضای مجازی کارکردهای متنوعی دارد: انتقال اطلاعات، برقراری ارتباطات، آموزش، تجارت و کاسبی و البته تفریح و سرگرمی. شاید وقتی کوچکتر بودید تنها فایده این فضا برای شما بازی و سرگرمی بوده؛ اما حالا میتوانید از سایر قابلیتهای آن متناسب با نیازهای واقعیتان بهرهمند شوید. خودتان را گوشه یک رسانه اجتماعی خاص، وسط یک بازی بیانتها یا در تبوتاب تماشای فیلمها و سریالها نگه ندارید. آینده را ببینید و با چشمان باز مسیرتان را در فضای مجازی انتخاب کنید.
صرفا مصرفکننده نباشید
رسانههای قرن بیستم عمدتاً یکطرفه بودند؛ یعنی در یک روزنامه، مجله یا فیلم سینمایی، محتوایی را آماده میکردند و آن را از راههای مخصوص خود به مخاطب میرساندند. کلمه «کانال» به همین ارتباط یکطرفه اشاره دارد؛ مثل کانال رادیویی یا کانال تلویزیونی؛ برای همین رسم بوده که از اصطلاح «مصرفکننده» برای مخاطبان رسانهها استفاده میکردند. مخاطبانی که بهقولمعروف مثل سیبزمینی جلوی تلویزیون لم میدادند و محتوای کانالهای تلویزیونی را «مصرف» میکردند.
اما رسانههای عصر دیجیتال عمدتاً تعاملی شدهاند؛ یعنی شما بهعنوان «مخاطب» در شکلدهی به «محتوا» نقش جدی ایفا میکنید؛ مثلاً مخاطبان رسانههای اجتماعی درهرصورت مجبورند ردپایی از خود در آن به جا بگذارند و بازیکنان بازیهای دیجیتال عملاً روش، سرعت و حتی داستان بازی را در دست میگیرند. اینجا دیگر کلمه «مصرفکننده» گویای رابطه مخاطب و رسانه نیست و باید به سراغ «کاربر» رفت؛ کاربری یعنی تولید و مصرف توأمان. کاربران دنیای رسانههای دیجیتال، «کانال»ها را به «شبکه» تغییر ماهیت دادهاند و دائماً در حال گسترش شبکههای محتوایی به میل و سلیقه خودشان هستند.
مهم است که نوجوان از روی صندلی «مصرفکننده» (جناب سیبزمینی!) بلند شود و پشت فرمان «کاربری» بنشیند. خودتان را منفعل ندانید و منفعل نخواهید. هرچند که کاربران هم قدرت محدود و معینی دارند، اما بههرحال از مصرفکنندگان سرحالتر و مؤثرتر هستند؛ بشرطها و شروطها!
مصرفِ ضابطهمند
نوجوانی سن هنجارپذیری و هنجارگریزی است. طبیعی است که شما دوست داشته باشید آنطور که دوست دارید رفتار کنید و طبیعی است که بزرگترها هم دوست داشته باشند که شما آنطور که آنها میپسندند رفتار کنید! این یک نبرد سنتی و بیپایان در تاریخ زندگی اجتماعی بشر است؛ اما همانقدر که بزرگترها نباید بر تحمیل سلیقههایشان به شما پافشاری کنند، شما هم نباید صرفاً از روی امیال و هوسهایتان گام بردارید. بزرگترها همیشه اشتباه نمیکنند و قواعد زندگی همیشه هم غیرمنطقی نیست.
استفاده بیقیدوشرط شما از انواع رسانهها، حتماً باب طبع بزرگترها نیست و آنها معمولاً پیوسته به دنبال کشف روشهایی هستند که شما را محدود و محدودتر کنند؛ اما آیا هر محدودیتی بد است؟
هوشیاری، شرط عقل است
هوشیاری و آگاهی از خطرات و لغزشگاههایی که در هر مسیری پیش روی ماست، شرط عقل است. اینطور به نظر میرسد که عمده این هشدارها برای حراست از دوران نوجوانی شماست تا ناخواسته به جرگه «کودکان بزرگسال» وارد نشوید. این تعبیر را درباره نسلی به کار میبرند که به علت گسترش دسترسی به رسانهها و مصرف بیضابطه آن، فرصت کافی برای گذار از کودکی به بزرگسالی نداشتهاند. (۲)
«فضای مجازی امروز از فضای حقیقیِ زندگی ما چند برابر بزرگتر شده؛ بعضیها اصلاً در فضای مجازی تنفس میکنند؛ زندگیشان در فضای مجازی است. جوانان هم سروکار دارند با فضای مجازی، با انواعواقسام چیزها و کارها، با برنامههای علمیاش، با اینترنتش، با شبکههای اجتماعیاش، با مبادلات و امثال اینها سروکار دارند؛ خب، اینجا لغزشگاه است. هیچکس نمیگوید آقا جاده نکش. اگر شما در یک منطقهای جادهای لازم دارید، خیلی خب، جاده بکش، جاده اتوبان هم بکش؛ اما مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبه لازم را بکنید.» (۳)
قهرمان باشید
مغز شما با سختترین استخوان بدنتان یعنی جمجمه محافظت میشود. در تعاملات و ارتباطات انسانی هم جسم شما بازتابدهنده افکار و اولین محافظتکننده از اندیشههایتان است. خیلی از افراد اصلاً به شما نزدیک هم نمیشوند؛ چون جسمی دارید که معرف هویت و شخصیتتان است؛ اما همانطور که قبلاً گفتیم، دنیای مجازی دنیای «ذهن» است و ذهن بدون جسم، بسیار حساس و آسیبپذیر.
پس حتماً باید در غیاب جسمتان در فضای رسانهها، برای آنچه میبینید و آنچه میشنوید و آنچه میخوانید و آنچه مینویسید و آنچه به جا میگذارید، ضوابط سفتوسختی مقرر کنید تا شأن خودتان را از یک «طعمه» به یک «قهرمان» ارتقا بدهید. به خاطر داشته باشید که نوجوانِ بیبند در فضای مجازی فقط یک «هدفِ آسان» برای شرکتها و مؤسسات و گروهها و فرقههای رنگارنگ است که به دنبال جذب مشتری و خریدار و هوادار (Fan) و سرسپرده هستند.
قهرمانها بیبند نیستند. ضابطهمند باشید و سربلند.
استفاده بیثمر از رسانه دیجیتال
میدانیم که اغلب لحظات شما نوجوانان هنگام استفاده از رسانهها، صرف فعالیتهای حلال، مجاز و مباح میشود؛ بااینحال اکثر این استفادهها «بیبار» است؛ یعنی بیثمر و بیفایده.
تمنای سرگرمی و تفنن و گذراندن عمر به بطالت و بیهودگی، متأسفانه در زندگی نوجوانان عصر دیجیتال پررنگ است. لذا دوره نوجوانی که قرار بود زمینهساز عبور از کودکی به بزرگسالی باشد، از کارکرد اصلی خود بازمانده و اکنون در مواجهه با نسلی از «بزرگسالان کودک» هستیم؛ نسلی که اوقات خود را با مصرف «اطلاعات بیثمر» سپری کرده، سرگرم شده، اما درنهایت چیزی بهجز سرخوشیِ گذرا گیرش نیامده و خیلی چیزها را که باید فرامیگرفته، فرانگرفته است!
«امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطلاعات غلط، اطلاعات نادرست، اطلاعات مضر، شِبهاطلاعات که بعضی چیزها اطلاعات واقعی نیست، اطلاعنمایی است.»(۴)
اندوختن دانش و مهارت
مصرفِ بیبار در رسانهها، زمان شما را پر میکند؛ اما شما را رشد نمیدهد. بهزودی روزی میرسد که خود را در آستانه بزرگسالی میبینید؛ اما برای زندگیِ مستقل، اندوختهای از بینش و دانش و مهارت به همراه ندارید. یادتان باشد که هماکنون وقت جمعکردن توشه است و برای این کار به «برنامه» نیاز دارید.
فهرستی از نیازها، کارها و علاقهمندیهای خود در فضای مجازی و سایر رسانهها تهیه کنید و انتظارتان از هرکدام را در یک خط بنویسید. حتماً به سرگرمیها و بازیها هم اشاره کنید. موارد ذکرشده در این فهرست را اولویتبندی کنید و برای هرکدام از فعالیتها، مدتزمانی را برحسب روز یا هفته در نظر بگیرید.
برنامهریزی و مشورت
گام اول این است که از این به بعد فقط و فقط با «برنامه» به سراغ دنیای رسانهها بروید. مهم نیست که در برنامهتان چه چیزی وجود دارد؛ مهم این است که خود را مقید و متعهد به برنامه کنید.
اما در گامهای بعدی خوب است که برنامه خودتان را به یک نفر که قبولش دارید (مثل پدر و مادر یا اقوام نزدیک یا مربیان) نشان بدهید و مشورت کنید تا مطمئن بشوید همه آن چیزهایی که لازمه رشد شماست در این برنامه وجود دارد. ماهی یکبار هم این فهرست را مرور کنید و اگر لازم بود تغییری در آن بدهید.
اثرگذاری رسانه
گفتیم که از جمله تفاوتهای «کاربر» با «مصرفکننده»، قدرت اثرگذاری بر محتوا و امکان تعامل با رسانههاست. گسترش رسانههای اجتماعی هم شرایط تولید و انتشار شخصی محتوا را برای کاربران آسان کرده است؛ اما نباید تصور کرد که هر تولید رسانهای و هر تولیدکننده رسانهای، توان اثرگذاری بر مخاطب را دارد. چه بسیار کاربرانی که در سطوح مختلف به تولید و انتشار متن، صوت، عکس و فیلم میپردازند؛ اما بیش از آنکه اثرگذار باشند، اثرپذیرند!
بهغیراز آنکه برای تولید آثار رسانهای نیاز به دانش و مهارتهای خاص فنی و هنری وجود دارد، پشتوانه هر محصول رسانهای، اندیشهای است که آن را طراحی و تولید کرده. عرصه رسانه، عرصه تجلی اندیشههاست؛ هرچند که شاید خودِ رسانه به پرورشِ اندیشه کمکی بکند، ولی نمیتوان از اندیشمندی که دنیای رنگارنگ رسانهها را بدل از جهان آگاهی و دانایی گرفته است، انتظار اثرگذاری داشت.
«معرفتهایتان را بالا ببرید عزیزان من! سقف معرفت خودتان را سایتهای سیاسی و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست.»(۵)
کاربر اثرگذار باشید
گفتیم که فضای مجازی محل به رخ کشیدن «قدرت ذهنی» است و جایی برای هنرنمایی «قدرت جسمی» ندارد. نوجوانی دوره آغاز تکامل این دو نیرو در انسان است و نه دوره به کمال رسیدن آن؛ پس اگر از نوجوان انتظار نداریم که با بزرگسالان هماورد جسمانی داشته باشد، چه توقع بیجایی است که در هماوردی ذهنی در فضای مجازی از او بخواهیم که با همگان قدرتنمایی کند؟
شد غلامی که آب جوی آرد
آب جوی آمد و غلام ببرد(۶)
اگر نوجوانِ عزیز ما میخواهد که روزی اثرگذاری مثبت داشته باشد، امروز را باید به «جان پروردن»(۷) بگذراند. فراغتِ دوره نوجوانی بهترین زمان برای کسب معرفت از طریق مطالعه و مباحثه و درسآموزی است. برای کسب مهارتهای فنی و هنری تولید رسانه هم فراغتی بهتر از نوجوانی نمییابید.
اگر عزم خود را جزم کنید که صرفا مصرفکننده رسانهها نباشید و با آگاهی انتخاب کنید و برنامه بریزید، این امید وجود دارد که در روزهایی بعدازاین روزها، تبدیل به کاربری اثرگذار در فضای رسانهای بشوید؛ انشاءالله.
بیشتر بدانیم
۱. بیانات رهبرانقلاب؛ ۱۳۹۵/۶/۳
۲. حدود چهل سال پیش، یک نویسنده و معلم آمریکایی به نام نیل پستمن کتابی نوشت به نام The Disappearance of Childhood که در ایران با نام «زوال دوران کودکی» توسط انتشارات اطلاعات ترجمه و چاپ شده است. پستمن در این کتاب هشدار میدهد که رسانههای تصویری و کانالهای تلویزیونی که خشونت، آدم ربایی، سرقت، برهنگی و ناهنجاریهای اخلاقی را در معرض دید کودک و بزرگسال بهطور یکسان قرار میدهند، باعث زوال و انقراض پرشتاب دوران «کودکی» شدهاند؛ یعنی بچههایی که زودتر از سن خودشان وارد بزرگسالی شدهاند و رسانهها دوران معصومیت و کودکیشان را دزدیدهاند.
۳. بیانات رهبرانقلاب؛ ۱۳۹۵/۲/۱۳
۴. بیانات رهبرانقلاب؛ ۱۳۹۶/۳/۲۲
۵. بیانات رهبرانقلاب؛ ۱۳۹۱/۵/۱۶
۶. سعدی
۷. برگرفته از مقالات شمس تبریزی: «سخن گفتن، جان کندن است؛ و سخن شنیدن، جان پروردن» یعنی بیش از گفتن و حرف زدن، بشنویم و یاد بگیریم و تجربه کنیم.