مقالات
سلسله مباحث تربیتی
تربیت مدرسهای
حجتالاسلام علی فاطمی پور، مدیر قرارگاه تربیتی دارالرحمه
خلاصه :
تربیت اسلامی، تربیتی است که برای تمام لحظات و تمام اتفاقات مدرسه، برنامه و راهکار داردرهبر فرزانه انقلاب:
«اولین چیزی که من به آن تکیه میکنم، کیفیت اخلاقی و تربیتی بچههاست ... اگر نقش محوری و تربیت معنوی و اخلاقی در مدارس ما به فراموشی سپرده بشود یا مورد کماعتنایی قرار بگیرد، ما آینده انقلابمان را دچار تهدید جدی کردهایم».
دیدار با رؤسای آموزشوپرورش در تاریخ 11/05/1363
تربیت اسلامی در مدارس باید به گفتمان تبدیل شود و دغدغه تمامی لحظات یک مدیر، یک معلم، یک دانشآموز، یک مشاور، یک خانواده و ... شود
تربیت اسلامی، تربیتی است که برای تمام لحظات و تمام اتفاقات مدرسه، برنامه و راهکار دارد
بحث از تربیت در مدرسه یکی از مهمترین نیازهای زمانه و جامعه کنونی ما به شمار میرود. مدرسهها تأسیس شدند پیشازآنکه نظام تربیتی مناسبی برای آن تعریف و مشخص شود. از تجربههای خطاپذیر بشر و فکرهای به انحراف رسیدۀ انسانها هویداست که برای تعریف نظامی، تربیتی باید سراغی از وحی در این نظامنامه گرفت. دغدغه این روزوشبهای همه کسانی که دوست دارند فرزندانی بر محور تربیت اسلامی رشد و پرورش بیابند، بهحق و بجاست؛ چراکه مدرسه، از مهمترین کانونهای تربیت در عالم است. دانشآموزانی که هرکدامشان فرزند ما یا در حکم فرزند ما هستند سالهای زیادی از بهترین سالهای عمرشان و روزهای بسیاری از مهمترین روزها و ساعتها و دقیقههایشان در مدارس و با معلمان سپری میشود.
دقت به این نکته که بعد از آموزشوپرورش، مدرسه و معلم است که تعیینکننده نوع استفاده وقت دانشآموز میباشد ما را به این تحلیل میرساند که پیرامون مدرسه و مدرسهداری باید بسیار حرف زد و بسیار نوشت. برای محقق شدن این اتفاق مهم در مدارس، گفتمانی لازم است.
تربیت اسلامی در مدارس باید به گفتمان تبدیل شود و دغدغه تمامی لحظات یک مدیر، یک معلم، یک دانشآموز، یک مشاور، یک خانواده و ... شود.
تربیت اسلامی، تربیتی است که برای تمام لحظات و تمام اتفاقات مدرسه، برنامه و راهکار دارد و این فقط یک ادعا نیست. در ثابت بودن این حرف بین مسلمانان، ظاهراً بحثی نیست؛ اما اینکه، چرا سراغی از تربیت اسلامی در مدارس نمیگیریم یا اگر از تربیت اسلامی سراغی میگیریم به اسلامشناس آن مراجعه نمیکنیم علتی است که باید پاسخش را از مدارس سراغ گرفت. در این نوشتار که بهصورت سلسلهای درصدد نگارش آن در این ماهنامه هستیم، تصمیم بر راهکارهای تربیت اسلامی در ابعاد مختلف یک مدرسه و در اتفاقات مختلف مدرسه اسلامی فرضی میباشد.
امید است که این نوشتهها فکرهایی را آشفته و قلمهایی را به حرکت وا دارد تا نتیجه آن تبدّل بینظامی مدارسمان به نظام تربیتی اسلام شود.
در این شماره به برخی از روشهای علاقهمند کردن دانشآموز به مدرسه، سخن به میان میآوریم:
1. زمانی که معلم با دانشآموز مانند برادری بزرگتر رفتار می کند، دانشآموز نیز به معلمش بسیار علاقهمند است و او را از خود میداند.
دراین بین میبایست دانشآموز نکاتی که از یک برادر انتظار دارد را از معلم خود مشاهده نماید تا به معلمش بهعنوان یک برادر نگاه کند و او را جدای از خود احساس نکند.
معلم همچون برادر بزرگتری است که خود را برای ایجاد این خصلتها و همراهی برادر کوچکتر به زحمت میاندازد. صفتهایی همچون دلسوز بودن نسبت به یکدیگر، درک کردن شرایط برادر کوچکتر، به اندازه توان برادر کوچکتر از او توقع داشتن، دغدغه رشد و پیشرفت او را داشتن، همیشه و در همهحال خیروصلاح او را خواستن و بسیاری از موارد دیگر که برای معلمی که بنای بر برادری با دانشآموزانش گرفته است، واجب و ضروری دانسته میشود.
اکنون خوب است در بحثی کوتاه هر کدام از این صفتها در موقعیتی در فضای کلاسی یا مدرسهای ترسیم و تصور شود:
معلم وارد کلاس میشود و احوالپرسی گرمی با دانشآموزانش میکند.
سلام بچهها!
خوبین؟
همه عزیزان سرحال و سرزندهاند؟!
امیدورام روز خوب و بانشاطی رو شروع کرده باشید ...
امروز میخوایم از درس دیروز چندتا سؤال بپرسیم ببینیم کی زرنگتر بوده و رفته تو منزل بحثهای دیروز رو تکرار و تمرین کرده؟!
محسن: آقا اجازه! ما تمرین کردیم و الان آمادهایم ...
معلم بعد از پرسشهایی از دانشآموزان داوطلب ترجیح میدهد یکیدونفری هم از دفتر کلاس صدا بزند:
تصویر اول:
معلم: آقای خسروی، بیاد جلوی کلاس میخوام چندتا سؤال بپرسم ازش.
خب علی آقا ...
و معلم سؤالش را میپرسد!
آقای خسروی: آقا اجازه؟ ما دیشب نتونستیم تمرین کنیم!!!
معلم با چهرهای ناراحت سؤال میکند آقای خسروی!!! نمیشه که مدرسه اومد و درس نخوند ... .
این وضع تحصیل نیست، من باید با والدین شما صحبت کنم.
تصویر دوم:
معلم: علی آقای خسروی، همون جاییکه نشستی پاشو چندتا سؤال بپرسم ازت!
خب علی آقا ...
و معلم سؤالش را میپرسد.
علی: آقا ببخشید من دیشب نتونستم درسها رو تمرین و تکرار کنم.
معلم با ناراحتیای که در دورنش پیدا شده و ازطرفی نمیخواهد این ناراحتی را ابراز کند به آرامی و با حالتی دوستانه سؤال میکند چرا علی آقا؟!
علی: آقا شرمندهام! دیشب مهمون داشتیم نتونستم درسها رو تمرین کنم.
معلم: اشکال نداره علی آقا! اما باید فردا انشاءا... جبران کنی ... .
علی: بله حتماً آقا معلم ...
جبران میکنم انشاءا...!
در تصویر دوم، دانشآموز در حالیکه دلسوزی و حتی ناراحتی معلم را نسبت به کمکاری خودش میبیند و احساس میکند، متوجه میشود که معلمش مانند برادری، شرایط او را درک کرده و به او فرصت جبران میدهد. از سویی، شخصیت این دانشآموز نیز در جمع کلاس و بین دانشآموزان حفظ شده و او تلاش میکند تا امروزش را جبران کند نه اینکه از معلمش خُرده به دل بگیرد و تا ساعتها ناراحت باشد و اذیت بشود.
بهنظر میآید معلم در تصویر دوم بیشتر به اهداف تربیتی خود رسیده است و موفقتر بوده است.
ادامه دارد ...